+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک
+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک

جانستان کابلستان / رضا امیر خانی


+    به پیشنهاد مسعود ، این کتاب هم به قسمت کتابخونه وبلاگ   اضافه شد. پیشنهاد ایشون ذیل پست معرفی کتاب بادبادک باز:

"سلام. البته توجه داشته باشید که کلا خالد حسینی یه مقدار سیاه نویسه. و به خاطر علاقه به آمریکا و زندگی در آمریکا نمیشه گفت نوشته هاش بی طرفانه اس. کتاب هزار خورشید تابان از این نظر نگاه و گرایش خالد حسینی رو خیلی بیشتر نشون میده.

من کتاب جانستان کابلستان رضا امیرخانی رو بهتون پیشنهاد می کنم"


+    خاستم به رسم قبل، از کتاب   اشاراتی بنویسم دیدم بهتره همه کتاب رو  خودتون بخونین!  کامنت سارا در مورد نویسنده  ، خود  مجملیست ازحدیث مفصل:

"رسما دیدم عوض شد.به قول خودم نویسنده اونی نیست که قلم میگیره دستش و مینویسه .نویسنده اونیه که پاک کن میگیره دستش( در مواقع خاص غلط گیر) و و افکار غلط رو پاک میکنه. از نظر من امیرخانی نویسندس.چیزی که قلم به دست ها نیستند"

+  کلا  آثار نویسنده ارزش چندبارخوندنو داره . و این پست من باب همراهی با دوستان بود وگر نه حتما خودتونم با سایر کتابهاش اشنا هستین...

ارمیا (رمان، سال ۱۳۷۴)، انتشارات سوره مهر

ناصر ارمنی (مجموعه داستان، سال ۱۳۷۸)، انتشارات کتاب نیستان

من او (رمان، سال ۱۳۷۸)، نشر افق

ازبه (داستان بلند، سال ۱۳۸۰)، انتشارات کتاب نیستان

داستان سیستان (سفرنامه، سال ۱۳۸۲)، انتشارات قدیانی

نشت نشا (مقاله بلند، سال ۱۳۸۴)، انتشارات قدیانی

بیوتن (رمان، سال ۱۳۸۷)، انتشارات علم

سرلوحه‌ها (مجموعه یادداشت‌های پراکنده سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۴ - سال ۸۸)

نفحات نفت (سال ۱۳۸۹)، نشرافق

جانستان کابلستان (سال ۱۳۹۰)، نشرافق

قیدار (سال ۱۳۹۱)، نشرافق


بعدا اضافه شد:

کلیپ موسیقی فولکلور ملا ممد جان - بیا که بریم به مزار

نظرات 5 + ارسال نظر
مهدی یکشنبه 24 دی‌ماه سال 1396 ساعت 10:42 ب.ظ http://bivatan.blogsky.com

همین چند روز پیش تو نبود و کندی تلگرام خوندمش...
من یه پست به روش شما نوشتم ... شما که رفتید یه شکل دیگه نوشتید!؟

عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد!(درمورد تلگرام)
ممنون از پست شما...این مورد خاص بود البته تو متن اشاره شد که "کلا آثار نویسنده ارزش چندبارخوندنو داره"
این خودش خیلی حرفا توش هس:)
البته سبک قبلی هنوز پابرجاهس

مسعود دوشنبه 25 دی‌ماه سال 1396 ساعت 09:11 ق.ظ http://1konjkav.ir/

سلام. شما انگیزه ای شدید که برم دوباره هر دوی این کتابها رو بخونم.
صفا و صمیمیتی که در این ملت هست خیلی فوق العاده است. به نظر من اگه مسائل امنیتی افغانستان برطرف بشه یکی از جاهای فوق العاده برای سفره. یه تجربه فرهنگی خیلی خاص.

سلام. زکات علم اول به خود آدم برمیگرده!
موافقم. منم به نوبه خودم خاطرات خوبی از دوستان افغان دارم

دوستانه چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1396 ساعت 10:31 ب.ظ

کارتون بسیار پسندیده اس . انگیزه دادن به مخاطب برای کتاب خوندن

سلام بر مهندس توفیقی
دوستانی چون شما خودشون انگیزن

بهزاد چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1396 ساعت 10:50 ب.ظ

کاش فرصت خوندن داشتم یه ماهی هست کتاب(با حوصله) خوندن گذاشتم کنار :| .

کمترین اثر سیستم اموزشی مریض ما خود تحریمی ماهاست...(همون خود کلونیست که قبلنا میگفتی)

Baran پنج‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1401 ساعت 10:42 ب.ظ

سلام و درود بر شما
خیلی خیلی ممنون از این پست و همچنین پست اخیر تون.
من ابتدا ایشون رو بجا نیآوردم.بعد هرچه فکر کردم.ایشان را کجا (تصویر توی لینک)دیدم؟! چون کتابی ازایشان نخواندم.هی فکر کردم.هی تویِ کِشویِ بهم ریخته یِ ذهنم گشتم و...به قول معروف.جوینده یابنده اس.راجب ایشان خوانده بودم و دیده بودم و گوش سپرده بودم.
مجددن برگشتم به شهریور ۹۶. بعد لینکی که گذاشته بودین رو خواندنم و
فکر کردم.به آنچه که گفته بودند و آنچه که گفتند.
بعد مجددن فرمایش شما را خواندم و
همچنانی که به اش فکر می کردم.کامنت آقای بهزاد و پاسخ شما را خواندم و
خسته نباشم بلند خندیدم و
متبسم فکر کردم.
به شما و این پست و پست اخیر تان.فکر کردم.
به ایشان و اکنون و گذشته شان.فکر کردم.
مثلا وقتی به این جمله ی شما فکر کردم:"از نظر من امیرخانی نویسندس.چیزی که قلم به دست ها نیستند"

از مسجد تا خانه‌ات، زیرِ سایه‌ی درختانِ چنارِ مستوفی، چهارده انا انزلناه طول می‌کشید، اگر شراب‌آلوده‌ بود جوان. از مسجد تا خانه‌ات، دو دورِ تسبیح، ذکرِ "یا ستارالعیوب و یا غفارالذنوب"، طول می‌کشید، اگر گناه‌آلوده بود جوان. از مسجد تا خانه‌ات، نه به تهلیل می‌رسید و نه به تکبیر و نه به تسبیح، اگر با تو بود جوان که تو خود سراپا ذکر بودی... چند سال از زنده‌گی‌م به این گذشت که هر روز ظهر، کنارِ در خانه‌ات باشم و تا مسجد هم‌راه‌ت و در این راه، زیرِ سایه‌ی درختانِ چنار، هیچ نگفتی اما علم اول و آخر لب‌ریز بود از ظرف وجودت...

آن تصویری که از مسجد گذاشته بودین در ذهنم نقش بست.
و شعری از اخوان. تصویر ایشان و تصویر شما.

آقای مترسنج؟! ابر ارغوانی،می تونه وقتی خواست برگرده با اون شعر و تصویر آقا رضا و لینک گفتگو و لینک متن اخیر شون برگرده؟!

ملاک مکتب فکری افراده، نه خود افراد. مکتبه که به افراد حرمت و عظمت میده. شاخص هم حال فعلی افراده. متاسفانه مصادیقش هم تو تاریخ زیادبوده که خیییلیها با سابقه حتی عالی، دقیقه۹۰ وادادن. خدا عاقبت همه ماها رو بخیر کنه....
اگه در ظاهرما کشته مرده کسی هستیم، بخاطر مکتب فکریش هست...
پاراگراف آخرو متوجه نشدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد