بازنشر:
سعدی در یکی از خاطرات کودکی خود میگوید:
یاد دارم که در ایام کودکی، اهل عبادت بودم و شبها برمیخاستم و نماز میگزاردم و به زهد و تقوا، رغبت بسیار داشتم.
شبی در خدمت پدر (رحمة الله علیه) نشسته بودم و تمام شب چشم بر هم نگذاشتم و قرآن گرامی را بر کنار گرفته، میخواندم. در آن حال دیدم که همه آنان که گرد ما هستند، خوابیدهاند.
پدر را گفتم:
از اینان کسی سر برنمیدارد که نمازی بخواند. خواب غفلت، چنان اینان را برده است که گویی نخفتهاند، بلکه مردهاند.
پدر گفت:
تو نیز اگر میخفتی، بهتر از آن بود که در پوستین خلق افتی و عیب آنان گویی و بر خود ببالی!
پ ن:
کسی خبر داره پدر مادر سعدی کیا بودن؟ یا پدر مادر بزرگان دیگه ای که فقط یه پوسته ای ظاهری ازشون شنیدیم؟ مثل حضرت خدیجه، آسیه همسر فرعون، یا لقمان، ساره، پروفسور سمیعی، رهبرای اتقلاب خودمون، و...
همونطور که درس خوندن و تمرکز تو محیط شلوغ خوابگاه دانشجویی برام سخت بود، تمرکز و مطلب نوشتن با تلفن همراه برام سخته....
متاسفانه واقعیت اینه که امثال من، تا پشت سیستم نباشن، ابزارهای خاص خودشون دم دستشون نباشه ( گلچینی خاص از نرم افزارها، حداقل خودکار دورنگ، مداد، چک نویس ،آرشیوی مختصر از مطالب و کتابها، و ...) ، دست و دلشون به کار نمیره. تمرکز ندارن. ترجیح میدن یا در حد خودشون تو مطلب عمیق بشن، یا اصلا ننویسن.
باید بفهمم بعضیا چجوری با گوشی میتونن مطلب بزارن؟! خداقوت! یاد ما هم بدین لطفا:))
++ ازم پرسید چرا تو گروه مجازی فعال نیستی؟ حرفی بزن، چیزی بنویس.
گفتم دلیلش وجود افراد نامحرم و کم ظرفیت در گروهه.
بهترین واکنش جلو اونا، سکوته. دسترسی رایگان محیط عمومی فجازی، دلیل نمیشه بدون حفظ حریم خصوصی خودمون، هرچی دلمون خواست رو اعلام کنیم و ابراز وجود کنیم.
++مصداق: کلیدی ترین راه شناخت و برنامه ریزی منافقای البانی نشین همین فجازیه.مواظب باشیم از حرفامون علیه خودمون سوء استفاده نشه. این فقط برای منافقای خارجی نیست، شامل منافقای داخلی هم میشه.
++ نکته نیمه مرتبط: گاهی وقتا لازمه ادم در سکوت خبری کارهاشو انجام بده. چراغ خاموش.
شاید حتی برخی مسایل باید بعد از "فوت"، اجازه انتشار پیدا کنه.
اگه قرار بود امثال شهید سلیمانی، فخری زاده، عماد مغنیه و... همه کارها و تلاشها و اختراعاتشون رو تو فضای آلوده عمومی جار بزنن، خیییلی ها که چشم دیدن وجود ماها رو ندارن، جلو نفس کشیدن ما رو هم گرفته بودن.
++ دلیل برخی محاسبات اشتباه معاندان، درنظر نگرفتن تفاوت واقعیت و تخیلاته. حتی برخی مسولین این کشور هم توهم داشتن و دارن که: مردم عاشق چشم و ابروشونن. شاید همون فردی که ما براش تبلیغ کردیم و بهش رای دادیم اگه ذره ای از مکتب انقلاب اسلامی فاصله بگیره، بشه مغضوب علیهم . مصداقش مسولین دولت بنفش و سبز و لیبرال و امثالهم هستن. اینا خوب میدونن اگه بدون محافظ بیان بیرون، همین مردم لهشون میکنن.
* مخاطب اصلی: مسولین فاسد
* رونوشت: تمامی سابریتیها
آخرت و معنویت پیش کش، حداقل برای آبادی " دنیا" و پیشرفت مادی و شخصی خودمون هم که شده خداپسند رفتار کنیم.
حکایت، مثل روزه گرفتن به نیت تن درستی بدنه. شاید به خلوص معنوی نرسیم، ولی حداقل برای سلامت جسمی مفیده...