+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک
+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک

دادنامه ۱


** بالا و پایین رفتن از پله های دادگستری؛

یه چیزی گفته میشه،  و ما یه چیزی میشنویم؛

وقتی عینا باهاش روبرو شدیم میفهمیم یعنی چی!

*** ماجرا مربوط به سالای قبله.از تجربیات خوبش بگیم:

# بقول اون کارشناس دادگستری که باهاش رفیق شده بودیم:

 هر چیزی، یه وقتی داره. اگه زمانش سپری شد قابل جبران نیس.

تا وقتی بچه ها کوچیکن باهاشون بازی کنیم، اونا از چیزای خیییلی کوچیک و کم اهمیت ( از نظر بزرگترا) ، کلللی ذوق میکنن. لذت اشباع ذوق زدگی رو بهشون بدیم. گاهی با هدیه دادن، گاهی با سواری دادن، گاهی با خاله بازی و...

# مثل وکلای حرفه ای عمل کنیم. در همه مراحل زندگی. خونسرد و با هوش هیجانی بالا.

# لزوما رای عادلانه، عادلانه اجرا نخواهد شد! یعنی صدور رای یک بحثه و اجرای اون بحثی دیگر! در هر حال شما تلاشت رو  بکن؛ نتیجه هرچی باشه مهم وجدان ماست که راضی باشه.

# فرایند دادرسی، واااقعا  " وقت کُش" هست. با علم به این نکته وارد مسیر شو.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد