+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک
+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک

انگور خوب دنیا، نصیب شغال دنیا؟


پرده اول:

خرید عجیب و با صرفه ای بود. اتاق خوابها بزرگ. سنگ و مصالح با کیفیت و سفارشی، خوش نقشه و در جایی مناسب.حتی چندماه بعد قیمتش چند برابر شد. بعضیا چه شانسهایی دارن...

پرده دوم:

صاحبان قبلی خونه،زن و شوهر جوانی بودن. هنوز یکسال نشده بود ساکن اونجا شده بودن، که،مرد، بیمار میشه و انقدر تحلیل میره که زن مجبور میشه پرستار استخدام کنه...
بعد چند مدت بیماری، شوهر فوت میکنه و زن با پرستار ازدواج میکنه و
خونه رو میفروشن که نه خاطرات قبل بماندو نه نگاه آشنایان و همسایگان .

پ ن:

گاهی بعضیا با ادعاهای کذایی و   زرنگ بازیها و ...حتی خودشونو مدیون میکنن ، ولی به کام کسی دیگه تموم میشه. بدون جوش و غصه و استرس.

نظرات 2 + ارسال نظر
فاضله دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 10:24 ق.ظ http://golneveshteshgh.blogsky.com

چه قدر آبکی شده همه چی

دنیا اسلوب امورات دنیا بر آب بوده و خواهد بود

بهزاد یکشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1399 ساعت 12:04 ق.ظ

پرستارم نشدیم


از این زاویه نگاه نکرده بودم:))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد