+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک
+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک

نقد رو بچسب، نسیه رو ول کن


اولی: شنیدی فلان مسئول زده تو گوش فلان سرباز؟ به جرم اینکه مثلا من خونم رنگیتره و چرا در اجرای قانون مساوات رعایت کرده؟

دومی: خب ظاهرا اینچیزا دیگه عادی شده! قبلا به ظاهر هم که شده، رعایت میکردن.

اولی: باید اعتراض کنن، طرفو حسابکشی کنن، باید اون مسول در همون جا و جلو جمعیت نه تنها عذر خاهی کنه، که قصاص بشه و سرباز  با همون شدت، بزنه تو گوشش....

 دومی:  طی کردن این فرایند به اصطلاح قانونی و حق خواهانه، هیییچ فایده ای نداره!

اولی: چطور؟! یعنی میگی هیچکاریش نکنن؟!

دومی: طبق تجربه اینکارها فایده ندارد، متاسفانه.

 باید خود سربازه در همون لحظه و در همونجا،  با اون مردک ، نقدا تسویه حساب میکرد.

نظرات 2 + ارسال نظر
حریم چهارشنبه 8 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 09:18 ق.ظ

واقعا سرباز اکه این کارو میکرد جون سالم به در میبرد
بازم کوتاه نیومده وگفته من این کارو نکردم .
مسوولی که نتونه قانون رو رعایت کنه ازیه طرفم راحت ظلم کنه وبعدش هم تکذیب این مسوول نیست هیولاست.
وازابناهم زیادن یکی دوتا نیستن .
کجاست حکومت عدل علی .حکومتی که مولا چقدر به کارگزارا رعایت حقوق رعایا ومردم رو سفارش میکردن ونهی میکردن از بی عدالتی وظلم به بیچاره ها .کحاست انسانیت وشرف.
به خاک سیاه بشینن که مردم رو بیجاره کردن

خب همونطور که مکتب امام حسین ع میگه،مقاومت هزینه داره، اما هزینه خفت و سازش بسیار بیشتره.
اگه نقد حساب کردن با این موجودات عرف بشه، دیگه جرات جفتک انداختن نخاهند داشت. چه اخوندی وزیر مسکن باشه، چه بقال سر کوچه...
البته اینم بگم ادم متناسب با امکانات و با درایت باید نقد حساب کنه. گاهی باید پارتیزانی عمل کرد که طرف نفهمه از کجا خورده...

مسافر یکشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 09:55 ب.ظ

خوبه به لطف فجازی حداقل خبرش پخش میشه...البته که مثل بقیه خبرا یکی دو روز داغ ‌و‌ بعدم تمام ...
حداقل یکی میزد دلش خنک میشد

سلام.
پیشنهادتون خوب بود
اینم میتونست یک راه باشه. یک نفرناشناس همونجا حقشو کف دستش میزاشت و بعد غیبش میزد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد