+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک
+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک

ناو آمریکا رو ول کن،غضنفر رو بچسب

پسره لندهور، تو روز روشن، با رفیقش اجناسو بر داشته بود از مغازه  میبردبیرون ( میدزدید) . صاحاب مغازه مچشو گرفت برش گردوند. چنتا تشر بهش زد و بهش گف زنگ بزنم پلیس...؟ 

مثلا میخاس بترسوندش اما اون دزده خیلی دریده تر  و  پرروتر بود.

 مشخص بود دزدی تو خونشه و مث این معتادا یا درمانده ها نیست و بجای آخرین راهکار زندگیش ، دزدی رو بعنوان اولین راهکار و شغل عادی انتخاب  کرده .

لندهور  بدون اینکه شوکه بشه یا خم به ابرو بیاره با کمال وقاحت دنبال بهانه بود و طلبکارانه مثلا فرافکنی کرد و گف: چرا هر چی سوال می پرسیدم کسی جواب نمی داد، این چه وضعشه؟!!!

بازدارندگی و نظارت مهره گم شدس. یاد اون پیمانکارا و برخی مسولای بنیاد مسکن افتادم که بجای پاسخگو بودن تحویل واحدها در موعد مقرر  با خیال راحت لبخند زنان همه مردم رو به سخره میگیرن و هیچ کسی هم به فریاد مردم نمیرسه . (جریمه دیرکردهای چند ساله ، یا حتا کیفیت کارشون پیشکش)

تو جو فعلی جامعه خیلی از ناو آمریکا و تحریم و ... برامون حرف میزنن و مسولای دولتی هم بدشون  نمیاد افکار به این سمت حرکت کنه اما واقعیت اینه که این حضرات و بهتره بگیم برخی  مسولای منافق ما به مراتب از نظامیان آمریکا خطرناکتر و   ترسناکترن. ناو هواپیمابر و بمب اتم جلو آثار وجود این افراد در حد ترقه بازیه.

بعدا اضافه شد:

پ ن: البته بهتره بجای لغت " غضنفر" از کلمه " حیف نون " استفاده بشه. دقت کردین همه کلمات و اسمهای ارزشی ما ، با سیاستی انگلیسی ، تو ذهن ملت دموده و پست جا انداخته شدن. بتول، سکینه، انسیه ، خدیجه ، کبری  و... زنهای بدبخت فیلمهای ما هستن و تقی، نقی، اصغر و ... مردهای معتاد و ضعیف رسانه های ما. بماند بازی و تمرکز روی اسامی خاص. مثلا: علی ورجه،کوچه علی چپ، ریزعلی، گیج علی، و... بقول یکی از دیالوگهای میرباقری: داریم به لیچارهایی می‌خندیم که عقایدمان را مسخره میکند!

نظرات 1 + ارسال نظر
بهزاد چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1398 ساعت 07:26 ب.ظ

دم این گرم فعلا بخاطر یذره پول آدم نمیکشه

کشتن آدما هم از این مدل موجودات بر میاد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد