+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک
+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک

۴۵ سال پیش


در پست قبلی از "هیوندای" و "کوماتسو" صحبت شده بود ،چند روز قبل تو مجلات قدیمی چشمم افتاد به یک آگهی و باز همون پست اومد جلو چشمام. آگهی مربوط به سال۵۲ هست که تصویرشو گذاشتم. یعنی حدود ۴۶ سال قبل! از خودم می پرسم چی شد پس!؟ چرا الان این اوضاع صنعتمونه؟ تو همون مجله به یک آگهی دیگه هم برخوردم که شاید جواب این عقب ماندگیها، تو همین آگهی باشه.

+ببخشید  اگه حجم تصاویر یخورده بالاست .

نظرات 4 + ارسال نظر
مینا(بهار نیلی) چهارشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1398 ساعت 10:57 ق.ظ

قبول ولی مدیریت یک کشور باید جلوی اون مدل تبلیغات رو بگیره و مسیر جریان غلط اطلاعات رو عوض کنه.این کشور متاسفانه رها شده س و کسی نظارتی روی جریانات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و ... نداره.
خیلی حرفا تو مغزم میپیچه ولی متاسفانه دیگه حوصله ی تکرارش رو ندارم.

اره والا. اگه قبل از بزرگ شدن این تومور اقدام میشد، این اوضاعمون نبود. الان به کل بدنه آموزشی و حتا صنعت، متاستاز زده.
شما حرفات و بگو ما استفاده میکنیم

بهزاد چهارشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1398 ساعت 05:16 ب.ظ

تروریست شدم سردار .اموزشی مدرس کرج افتادم

ای خوشا بر احوالت! !
خدا رو هزاران بار شکر کن که نیروی انتظامی نیوفتادی!
انشالله خیره

بهزاد چهارشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1398 ساعت 05:18 ب.ظ

متنفرم از هرچی مدرسه و دانشگاه .از اول ابتدایی برام عذاب آور بود

دوس دارم زمان بر می گشت عقب یه حااال اساسی میگرفتم از همشون

مهدی پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1398 ساعت 04:04 ب.ظ http://bivatan.blogsky.com

عدم حمایت از صنایع، مدیریت غلط هم بودن اما این آگهی تون هم به خاطر این که بچه ها رو از بچگی اینطور بار اورده، مستحق بد و بیراه بیشتری هستش.
میگن شهید مطهری بعد نوشتن اون همه کتاب، گفته بود که باید برای کودکان کار می کرده. سرنوشت یه جامعه رو آموزش و پرورش عوض می کنه.


خب اینم مصداقی از همون مدیریتس...
چه جالب و هوشمندانه. اشاره قشنگی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد