تناقض فرعونی
کار به جایی رسیده بود که فک میکردم اونا ادمای خاصی اند و گر نه حرفایی که میزدم و موضوع حرفام منطقی و شفاف بود اما اونا جوری رفتار میکردن که انگار اصلا نمیفهمن یا نمیخاستن بفهمن.
تو مراسم تقدیر از دانش اموزا که بچه هاشونو اوردن به این نتیجه رسیدم که نه! اونا هم آدمن! اونام مث خود ما خونواده دارن و... پس اگه اینطوره چرا اینجور رفتار میکنن؟!
بلاتشبیه تناقضش مث فرعونه! وقتی فرعون به خواب و خوراک و توالت نیاز داره و انقدر ضعیفه، چطور به خودش جرات میده بگه من خدای مردمم؟!! انا ربکم الاعلی!!!
سوره النازعات ایه 24
مترسنج
سه‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1397 ساعت 10:24 ب.ظ
آقا من قرآن سردرنمیارم
ولی میگما بجا تحلیل رفتار دیگران و دنبال چرایی کاراشون به رفتار خودت طرز فکرت زوم کنی سعی کنی اشتباهاتت اصلاح کنی راحتتر نیستی؟خودمم همینطور
خب در راستای همین به تناقض میرسی! حرف منم همین بود. تا تناقضها رو سر درنیاری و ریشه و ماهیت اصلیشو نفهمی چجور میخای دست به اصلاح خودت بزنی..؟
یاد این حکایت فیه مافیه افتادم که میگه:
پیلی را آوردند بر سر چشمه ای که آب خورد. خودرا در آب می دید و می رمید. او می پنداشت که از دیگری می رمد. نمی دانست که از خود می رمد
فقط ی چیزی(درپاسختون به اقای بهزاد)
چطوری میخواین ریشه وماهیت اصلیش بفهمید؟؟
ساده ترین حالت و دم دس ترین مثالش اینه که اول باید بفهمیم رفتار مخاطب ما از ذات خودشه یا ما کلیدو بد انداختیم تو قفل. در مورد "ال سی" بندی افراد تو این پست قبلنم صحبت شده بود:
http://dar300metri.blogsky.com/1393/07/01/post-78/%D8%A7%D9%84-%D8%B3%DB%8C
رفتار بر مبنای "ال سی" مقابل همون اصلاحاته
چجور فهمیدنش از امارگیری میدانی شروع میشه(اینکه افراددیگر در مورد اون چی میگن و دور و بریهاش کیان و...) تا اینکه خودت مخاطب مستقیم باشی و با هزینه (روانی یا ازمون خطا و یا...) تقریبا بفهمی کیه
خب اینها رو فهمیدی
چجوری خودت درست کنی؟؟
چیزایی که در حیطه اختیار خودمونه که خودمون بهتر میدونیم
ایه ای پر از تدبر وتذکر !
بسیار عالی
کاش سرلوحه زندگیمون کنیم...
خونده بودم این پست رو.پاسخ تون به آقای بهزاد خوب بود.این ایام عیدی انقلاب اصلاحات است!)
واینکه ؟الان من؟اینجا چکارمی کنم!؟لطفا راجبش توضیح بفرمایید.اگه می خوایین؟منودعوام کنید؟میزنم زیرگریه
.
.
.
خداوند آسیه رو به درجات بالا مرتبه ای رسونده.ومن فکر کردم ...
سواله واسم؟،اگر آسیه زن فرعون نمی شد؟بازهم آسیه آسیه میشد؟
خیر و شر در تناقضن؟آتش خیر و شرش باهمه؟محار شر بودن آتش؟خیر شر خودمون؟محارش؟آدم و به کجا؟می رسونه؟
فرعون و آسیه؟مثال خیر و شربودن؟آسیه خودش خودش رو درست نگاه داشت؟
تناقضهای خودمو متوجه .،،،چطوری میخام....