+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک
+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک

حملات ddos ذهنی!

**   حمله ddos یا dos به زبون ساده یعنی سرازیر کردن تقاضاهای زیاد به یک سرور (کامپیوتر قربانی یا هدف) و استفاده بیش از حد از منابع (پردازنده، پایگاه داده، پهنای باند، حافظه و...) به طوری که سرویس دهی عادی دچار اختلال یا از دسترس خارج شود. گاهی ذهن ما هم دچار حمله این مدلی میشه!  انقدر بمباران اطلاعاتی میشیم  که دیگه درک نمیکنیم کدوم اطلاعات درسته کدوم غلط. حتا اگه همش درست هم باشه بخاطر حجم بالای اونا ممکنه از اونا در موقعیتی نادرست استفاده کنیم ، بلاخره ذهن هم یه محدودیتهایی داره و ما باید اولا این موضوع رو بپذیریم و  کنار بقیه محدودیتهای موجود( عمروسلامتی، منابع مالی و زمانی، جغرافیایی و..) اونم در نظر بگیریم و دوما اینکه براش برنامه داشته باشیم.

ذهن در واکنش به محرکهای بیرونی دنبال بهترین رفتارها که یادش دادیم میگرده. این رفتارها حاصل تجربیات دیداری و شنیداری مختلفه. الگوهای مختلفی که براش تعریف کردیم رو متناسب با موقعیت و فرصت واکنش میسنجه و رفتار خاص "ما" رو بروز میده. عملکرد الگوهای آرشیو شده تو ذهن ما ممکنه موازی باشن و یا متضاد. ممکنه مکمل و یا تعدیل کننده همدیگه باشن . مثل عملکرد بعضی داروها.که حتا ممکنه کنار هم اثر معکوس هم ایجاد کنن.

گاهی این خود ما هستیم که بدون توجه به عواقب کار، خودمون رو در معرض بمباران اطلاعاتی قرار میدیم. تو عصر ارتباطات ذهن ما سرشار از الگو شده و متاسفانه چندین برابر اونا "الگو نما" ، که آش شله قلمکاری شده برا خودش. 

قدیمترها تعداد مدلها و "مدل نماها" کمتر بود . الگوها کوتاه و مفید بودن! و ذهن برای اجرای اونا فرصت و دقت عمل بیشتری داشت به همین خاطر گاهی میدیدی با یه دیالوگ ساده یه نفر متنبه میشد!با یه اتفاق ساده مسیر زندگیها اصلاح میشد. این اتفاقات ساده میتونس حتا تفکر در رفتار حیوانات هم باشه یا حوادثی مث بیماری، جنگ،  ازدست رفتن عزیزان، خجالت و شرمندگی جلو والدین یا همسر و...

مثالهای بهتر و ملموس ترش رو حتما خودتون سراغ دارین. مثلا :

دقت در چین و چروکهای صورت پدر و مادر، دستهای زبر شده والدین یا همسر، تصور ناراحتیهایی که برای دوستان یا اقوام ایجاد کردیم، تصور ناراحتیهایی که ممکنه ایجاد بشه، رفتن به قبرستون، منت گذاشتنها و اذیت و آزارهای اطرافیان، ظلم و ناحقیهای جامعه، موسم اعلام نتایج و خالی بودن دستهای ما، حتا تمسخر ها و تحقیرها

اینا بصورت بالقوه این امکانو میتونن بدن که یک فرد تصمیم به اصلاح بگیره و مرد عمل بشه برای اوج گرفتن بیشتر و ......

لازمه اثر گذاری این کار: 1- اولا با خودمون صادق باشیم 2- هر از گاهی با وجدانمون عادلانه دادگاه تشکیل بدیم و به رای های اون عمل کنیم


**  ...کار کردن با همچین آدم خودخواهی که معلوم نیست چی میخواد و هر روزم میگه مگه نگفتم فلان کار رو کن ، جزء مشاغل سخت هست. (نقل از "لحظه")

مشابه این جمله رو بارها و بارها تجربه کردیم و پالس منفیهای این مدلی بارها ماهارو آزار داده و متاسفانه طبق معمول جامعه هیچ "واکسن" یا " مُسکّنی" برامون آماده نکرده و باید خودمون  یاد بگیریم واکنش مناسب  و جایگزین چیه.

"ضد انگیزه ها" هم میتونن بهترین انگیزه باشن و آدمو به راه درست هدایت کنن!! در مورد جمله بالا، این مدل افراد میتونن انگیزه بشن برای تلاش بیشتر! تلاشی برای فاصله گرفتن از اونها! تصمیم برای "عقاب شدن" در برابر این کلاغها! (پست مرتبط)


** در مورد حملات ddos  ذهنی دست کم دوتا راهکار داریم. 

1- با واکنش مناسب، از حجم اون حملات و فشار ذهنی بیشتر کم کنیم  و ذهنمون رو نسپاریم به محرکهای بیرونی 

(مثل رفتار مناسب در برابر افرادی که "لحظه" بهشون اشاره کرد. شیفت دیلیت عملکرد بعضی افراد  تو ذهن و توقف اصطکاک و استهلاک ذهنی)

2- در نظر داشتن یک الگوی ساده و حساب شده بعنوان زاپاس(!) و اجرای اون در مواقعی که قدرت پردازش ذهن تحلیل رفته. یعنی از قبل،یه الگوی رفتاری خاص رو از بین اونهمه الگوی ذهنی انتخاب کرده باشیم که اجرای "بدون پردازشاون بتونه مارو از موقعیت حملهddos   خارج کنه.

شاید بشه اسم اجرای "بدون پردازش" رو عادت هم گذاشت

مثلا یاد آوری یک     جمله/دعا/صحنه ای     خاص  و عمل کردن به اون در مواقعی که فشار محرکهای  بیرونی عملکرد ذهنی مارو بهم زده

یا سکوت در موقع عصبانیت، یا خارج شدن از محیط محرک و قدم زدن یا دوش گرفتن یا نماز اول وقت خوندن تحت هر شرایطی یا ...

پ ن:

این پست ادامه دارد...

نظرات 1 + ارسال نظر
سپیدار جمعه 23 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 09:31 ب.ظ

سلام
عالی بود

سلام
همراه نظرات خوب شما دوستانه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد