+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک
+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک

بخاطر یک مشت دلار / ریال


از بچگی این سکه برامون مفاهیم متغیری داشت.  حقوق روزانه کارگر ، پنج عدد نان، یه بستنی لیوانی، قلک، صندوق صدقات و...وبه مرور مفاهیم اون تغییر میکرد اما برای من یک مفهومش همیشه ثابت بود و اون پالایشگاهش بود. اون مشعل همیشه روشن.

 احساسم به اون "مشعل روی سکه" در بچگی و مشعلهایی که سالها بعد،  از نزدیک دیدم هیچ فرقی نکرده بود. شاید شما هم همین احساس رو داشته باشین. هرکسی میفهمید روشن بودن بیهوده اونها برای قشنگی نیست  و دوست داره راهی پیدا کنه جلو این ضرر گرفته بشه

باهمه عقب ماندگیهای اموزشی و امکاناتی درکشور وباوجود محرومیتها و عدم دسترسیها اما ایمان و باور داشیم و داریم که حتما یک راهی هست. اینو باور داشتیم  و داریم که این درستش نیس و باید اصلاحاتی رخ بده.

 میگن کشور صد ساله ما(سن صنعت نفت کشور) ، به تازگی دوازدهمین کشور دارای تکنولوزی جایگزین روش سوزاندن مشعلی شده و فقط حسرت اونهمه سرمایه و فرصتهایی که دود شده باقی مانده.

** خیلی از مسایل این مدلی وجود دارن که با اندکی مدیریت قابل بهره برداری هست. یکی از  دم دست ترین روشها اینه که به پتانسیلهای داخل کشور عادلانه میدون داده بشه. مثلا  پروژه ها بصورت کنتراتی و  بدون رانت بازی در اختبار همه قرار بگیره و این امکان وجود داشته باشه که دانشجوی جزء هم  در سود اون شریک باشه. 

شریک کردن جوانان تازه نفس و با انگیزه در سود پروژه ها معجزه میکنه وقطعا شما هم از نزدیک مصادیقش رو دیدین. وقتی یک مدیر، درصد ناچیزی از منابع رو در اختیار جوونهای مستعد قرار بده ،افزایش سود اون ارگان  چندین برابر خاهد شد و این چیزی فراتر از رابطه برد، برده.

** هنوز هم زیادند مدیرانی که برایشان کارمند با راندمان  مثلا 4 برابر، ازهیچ مزیتی برخوردار نیست. نتیجه این میشه که اون کارمند به مرور انگیزه خودشو از دست میده و بازدهیش کمتر میشه و  یا کلا اون ارگان رو ترک میکنه و جالب اینکه  اون مدیر  حاضر میشه جای خالی اون یک نفر رو با  مثلا  4 نفر پر کنه!

پ ن:

این پست تو لیست چرکنویسها خاک میخورد. وقتی بهزاد این جمله رو گفت:

"...طرف گفته دانشجوها قرار نیست همه استخدام بشن باید برن شغل آزاد. پس غلط میکنین تعهد به خدمت میگیرید! ..."

 برای همدردی با اون پابلیک شد

نظرات 6 + ارسال نظر
محمد سه‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 01:18 ب.ظ http://seventhsky.blogsky.com/

خدا بیامرزده ش..... را
مرد اون بود
نمیدونم شما چند سالته؟ پسری ؟ یا دختر؟
فرقی هم نمیکنه چون همه ی ما سوختیم!!
بیکاری و فقر تمام شهرهای کشور را گرفته
چی میشه گفت!!
به غیر از
اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بهزاد چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 11:15 ق.ظ

رئیس ممنون بابت انتشار این پست.
اول اینو بگم عکس عالی بود من بچه بودم تعداد مربع های تشکیل شده طراحی این سکه رو میشمردم ببینم کدوم سازه تعدادش بیشتره، الان داشتم یه قضیه میخوندم که برای محاسبه انتگرال شبیه همین مربع ها رو باید تشکیل بدی، الان فهمیدم که این روش چقدر برام جذابه و آشناست! :))))
--------#----------
الان یکی از دوستان هست با یه ایمیل ساده به استاد دانشگاه بازنشسته تو آمریکا بعد کمتر از 12 ساعت جواب سوالش و داد و گفت هر کمکی خواستید انجام میدم! اما به همین شرکت های نفت جنوب کشور از فروردین درخواست داده یه نقشه ساده براش بفرستن هنوزم منتظره!! میگفت کاش یا به اندازه ای که پول میگیرند کار کنند یا به اندازه ای که کار میکنند پول بگیرن، یا نمیرسن ما رو استخدام کنند دیگه!!!


محاسبه انتگرال از بچگی؟!
در مورد اون پاراگراف آخر هم امیدوارم روزی شما ها جایگزین این موجودات تو کشور بشین

مهدی پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 10:40 ب.ظ http://bivatan.blogsky.com/

در مورد مشعل ها، این گاز که میسوزه و سوخته، حداقلش می تونست سر راهش توربینی رو هم بچرخونه و برق تولید کنه اما نه خارجی های سازنده صنعت نفت ما می خواستن نه ایرانی ها خواستن همچین کاری کنن.
درست متاسفانه بیکاری داره خیلی زیاد شده...

دوستانه شنبه 10 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 07:20 ب.ظ http://doostaneh7985.blogsky.com

سلام
با تاخیر عیدتون مبارک طاعاتتون قبول ببخشید مدتی نبودم دیر خدمت رسیدم

سلام مهندس
طاعات و زیارات قبول!اعیاد شما هم مبارک
عیب نداره بلاخره شما سرتون شلوغه و همینم که دیر به دیر هم بیاین برای ما غنیمته

دوستانه شنبه 10 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 07:21 ب.ظ http://doostaneh7985.blogsky.com

ببخشید شرمنده یه سوال یعنی این دوستتون و خود شما عقیده دارید همه باید پشت میز نشین بشند و کارمند دولت ؟

سلام مجدد.
این وسط همیشه یه مغلطه ای هست و اون اینکه نیروهای جوان و جویای کار این مملکت توقع ندارن مسئولین براشون میز و صندلی بچینن...فقط میخان شرایط کاری براشون تسهیل شده باشه و یا تو بدترین حالت ، دولت نقش خنثی و بیطرف بازی کنه. اما در عمل و واقعیت مسئولین نه تنها کمکی نمیکنن بلکه سنگ اندازی هم میکنن!
درمورد حرف دوستمون شفافترش با مثال اینکه:
چرا وقتی "منه دانشجوی مقطع روزانه" فارغ التحصیل میشم تو این بحران بیکاری از من تعهد گرفته میشه که 10 سال در کشور کار کنم!؟ (کاری که وجود نداره!) و یا تقیداتی که برای پسرها برای خدمت اجباری هست و اونایی که میخان ادامه تحصیل بدن و یا موقعیت شغلی مناسبی خارج از ایران پیدا کردن علاف یه کارت پایان دوره اجباری میشن که هیییییییییچ ارزشی نداره و نماد دود شدن سرمایه های کشوره...
امیدوارم سوء تفاهم رفع شده باشه

ღدوستانهღ دوشنبه 12 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 10:07 ق.ظ http://doostaneh7985.blogsky.com

بله ممنون از توضیحاتتون
قبول دارم هیچ قانون درست و حسابی تو مملکتمون نیست و تا بند پ نباشه هیچ کاری صورت نمیگیره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد