+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک
+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک

جگر. داشتن یا نداشتن!

 اول سالی دوستم200هزار تومن جریمه شد! همینطور ماشین جلوییش. بابت سبقت غیر مجازی که هرگز مرتکب نشده بود! اونهم تو یه مسیر با دید باز و کم تردد. اگه این اسمش عقده ای بودن،سادیسم،حرف زور یا... نیس، پس چیه؟! رفتم جلو خاستم از حق دوستم دفاع کنم به اون موجود بگم ماهم افسر بودیم، قبض جریمه هم دستمون بوده و میدونستیم محتوای اون کتابچه کد تخلفات راهنمایی رانندگی انقد تنوع داره که هرکسی رو نگه داری حداقل یه کد شامل حالش میشه. چطور موقع جریمه نوشتن دستت نمیلرزه؟ حق الناسه..!و هزار حرف رسوب شده از قبل. تو این فکرا بودم که یه سرباز صفر  با لباس خیارشور رنگش اومد مارو بترسونه و با توجیهات و حرفاش تعجبمو دوبرابر کرد. آخه تو سرپیازی؟ ته خیاری؟!کجای قضیه ای؟!چن ماه دیگه میشی یه فرد عادی و همین بلا سرخودت میاد کچل عقده ای! یاد اون زخم کهنه2سال مزخرف اجباری و اکثریت خشک مغزای عقده ای افتادم. جوش مبلغ جریمه رو دوستم باید میخورد اما من بیشتر از اون جوش آوردم بابت "حرف زور"! چند روز از ماجرا گذشته و شاید دوستم فراموشش کرده باشه اما من نه. 

* اگه هر کسی دیگه تو هر موقعیتی گرفتارحرف زور شد کجا بره اعتراض کنه؟اصلا جایی هس؟ اگه هس به هزینش می ارزه؟

* یادی از گذشته ها: تو دوره اجباری داشتم برمیگشتم راهنمایی رانندگی تو تاکسی یه فایل سخنرانی داشت پخش میشد. یه آخوندی از روی منبر داشت حرف دل مردم رو میزد. حرفاش برش دار و قاطع بود. حالت کاریزماتیک داشت و معلوم بودآدم جگرداری بود. موقع پیاده شدن به راننده تاکسی گفتم این کیه؟! دمش گرم! چطور جرات میکنه انقد صریح انتقاد کنه!حرف دل مارو زد... راننده جواب داد:   ایشون مرحوم کافی زمون شاهه!! 

پ ن:

البته یه اقلیتی از مردم این نوع برخوردحقشونه که البته ککشون با سیاستای تنبیهی نمیگزه..

تاکید همیشگی بر سیاست تنبیهی حتی در صورت عادلانه اجرا شدن ، نا عادلانس. 

همیشه هم مردم عادی اولین و اخرین قربانیان هستن. از مصادیق دیگش گران کردن اجناس به بهانه افزایش کیفیت مث نون،حاملهای انرژی، خودرو و... 

مثل والدینی که فقط از بچه داری کتک زدن رو بلد باشن!

بعدا اضافه شد:

اون قدیما وقتی میشنیدیم بیشتر سربازای انگل یس استعمارگر تو هند، اتباع خود هند بودن تعجب میکردیم. میگفتیم چطور مردم همون کشور هموطناشونو فروختن به یه مشت بدذات...؟       الان مصداقاش رو زیاد دور و بر خودمون میبینیم. یکیش همین افراد عقده ای که ظاهرا از جنس خود مردم هستن


نظرات 2 + ارسال نظر
بهزاد جمعه 27 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 11:40 ق.ظ http://anahno.blogsky.com

تو چی میگی کچل :)))))))
همه جا زور میگن فقط پیگیری کردنش آنقدر خسته کننده ست که دردش از خود اون حرف زور بیشتره

والا با این ادمای عقده ای...!
بهزاد خدا قسمتت نکنه اگه اجباری بیوفتی راهنمایی رانندگی از نزدیک گرفتاریای مردم و برخورد پرسنل رو با اونا میدیدی....اگه کسی میخاس روال قانونی اعتراض کنه و ...بین شورای حل اختلاف و پلیس+10 و راهنمایی ...بگذریم....

موشک جمعه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 06:14 ب.ظ http://www.havafaza93.blogfa.com

سلام .

عرض شود که من آدم تندرویی نیستم . در ادامه ی کامنت مذکور در وبلاگ مدیر جوان من چندین کامنت طولانی گذاشتم و به پستشون جواب دادم . برای اون واژه ی متاسفم هم معذرت خواهی کردم . ایشون حتی برای وقتی که گذاشته بودم اومدن تو وبلاکم و تشکر کردن . ولی خب جواب حرف های من رو پیدا نکردن و پستشون حذف شد . نه توهینی کردم نه چیز بدی گفتم . قضاوت نکنید . شما من رو نمیشناسید . اگر میشناختید میدونستید من منطقی هستم ( و اندکی تحصیل کرده ). حذف شدن پستشون هم تقصیر من نیست . خودشون گفتن جواب بدید منم جواب دادم اما ایشون جواب سوال های من رو نداد .

این که به نظر مخالفین بگید تند خوب نیست .

سلام.
من نگفتم شما ادم تندرویی هستین! اگه کامنت اون پست رو دوباره بخونین متوجه میشین...
کسی نگفته حذف شدن پست ایشون تقصیر شماست!
منم ممنونم تشریف اوردین و نظرتون وگفتین...
من حس میکنم همه ماها یه چیز میگیم! کنه مطالبمون یکیه .
رفاقت، واژه گم شده ما ایرانیهاست. حالا که کسی بفکر مانیس، ما خودمون باید هوای همدیگه رو داشته باشیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد