+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک
+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک

صنعت زدگی


سلام!

عید همه مبارک! سالی سرشار از خیر وبرکت، سبزی و شادکامی برای همتون آرزومندم.

پی نوشت:

* شایدمحیط مثل تُنگ مارو محصور کرده ولی این چیزی از ماهی بودن ما کم نمیکنه.

* اون ذوق و شوق قدیما برای عید، کمتر دیده میشه.  البته این موضوع محدود به عید نیس... بچه ها دیگه "بچگی" نمیکنن. قبل از6-7سالگی به مسائلی آلوده میشن که هیچ ربطی به سن و سالشون نداره...مادرا  هم دیگه اون مادرای قدیم نیستن. نه اینکه نخان، فشار و اضطرار و مشغله های بیهوده و باهوده، فرصت بروز مهرمادری یا حتی لطافت زنانشون رو گرفته ...بزرگترا "بزرگ منشی" یادشون رفته،مردونگی و غیرت ...

* آدمیزاد موجود عجیبیه. همونجور که میتونه از کاه کوه بسازه، میتونه رشته کوهها رو هم  کاه کنه! همه چیز به نگرش و فکر خودش برمیگرده. یعنی چیزی که نه دیده میشه نه خریدنیه نه انحصاری یا...! جالب اینکه تقریبا همگی به این موضوع واقف هستیم و از گستردگی اثرش  تو زندگیمون خبر داریم ولی تو عمل...

خوش خلقی کار سختی نیس. احترام و قدردانی، تمیزی و نظم، لذت بردن از داشته ها و...چیزای  تحریم شده ای نیستن.

شاید محیطمون فرصت فکرسازیو ازمون گرفته، شاید این فرصتو خودمون بخودمون ندادیم، شاید فکرساز خوبی هستیم اما حق انتخاب رو سپردیم به عادتها، شاید اینا همش بهانست و ما دنبال اهداف دیگه باشیم و هزار"شاید" دیگه.

* یکی از دوستان کارخونه دارمون در مورد محیط رشد و کار و نقش قالبیه محیط میگفت: یه نهنگ هیچوقت توی حوض نهنگ نمیشه، باید بری به دریا! این حرکت میتونه از خونه به کوچه و محله، از محله به کل شهر، از شهر به کل استان،و... تا مراودات بین المللی و... باشه. هرچی قالبت بزرگتر باشه فرصت رشد بیشتری داری. میگفت  حتی اگه نگاهت به مذهب، صرفا مادی هم باشه بدردت میخوره! چون بزرگترین قالبیه که حداقل نیازای اولیه مادی توش هست (آرامش، سلامتی، خانواده، کار، ...)


نظرات 7 + ارسال نظر
مینو سه‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 02:25 ب.ظ http://pelake56.blogfa.com

سلاممممممممممممممممممم
سال نو خودتون هم بسیاررررررررررررر مبارک باشه
دیر به دیر پست میذارین اما خب خیلی کامل پست گذاشتین...
آره،منم قبول دارم...واقعا به نظرم بعضی حرمتها از بین رفته و بعضی رسم ها الان به نظر مسخره میان اما خب،سالها پیش ادمها انگار کمتر سخت میگرفتن و بچه های الان باحجم وسیعی از اطلاعات روبرو شدن(چقدر ،کتابی نوشتم!!!)که واقعا بنظر من مناسب سن شون نیست...
عید دیدنی هام خیلیییییییییییی کم شده
برای تغییر هم قبول کنین گاهی واقعا سخته...خانواده و محیط واقعا موثرن اما همه چیز نهایتا برمیگرده به خودمون...
من مسئولیت زندگی م رو تمام و کمال میپذیرم...و به خاطر همینه دارم برای کنکور میخونم...
دلم میخواد پزشکی قبول بشم اما ریاضی و فیزیک و شیمی بلد نیستم
تمام تلاشمو میکنم

سسلاام
تمام تلاشتو بکن مطمئن باش هم خودتو خوشحال میکنی هم ماها رو! :)
الان وقت نمره دادن و تحلیل نتایج نیس (که بگی دلم میخاد برم پزشکی ولی درسام فلانه..) فقط عمل کن و تلاشتو بصورت عادی ادامه بده. برای قضاوت و...بعد از اعلام رتبه ها وقت زیاده...

مینو سه‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 02:30 ب.ظ http://pelake56.blogfa.com

ستاره بختتان بالا
سپیده صبحتان تابناک
سایه عمرتان بلند
ساز زندگیتان کوک
سرزمین دلتان سبز
سال جدید مبارک

سلام. این قانون خداست که هر دعا و آرزوی خیری اول در ق دعا کننده مستجاب بشه!
سال نو شما هم پر از خبرای خوب

مینو سه‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 02:32 ب.ظ http://pelake56.blogfa.com

خداوندا ، نمیدانم چه تقدیری مرا فرموده ای اما
برای دوستان من عطا فرما :
هزار و سیصد امید
هزار و سیصد و نود بهروزی
هزار و سیصد و نود و پنج لبخند زیبا
سال نو بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد

سلام. این قانون خداست که هر دعا و آرزوی خیری اول در ق دعا کننده مستجاب بشه!

مدیرجوان دوشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 11:21 ق.ظ http://1modirjavan.blog

موافق این پست هستم. خیلی چیزا تغییر کردن، خیلی چیزها غیرقابل تحمل شدن، اصلا انگار خیلی از آدمها اون جایی که باید باشن نیستن
با این وجود یه چیزی رو خوب میدونم، اونم اینه که خیلی ها هستن که میخوان همون جایی باشن که باید باشن ولی واقعا نشده، نمیزارن، شرایط نیست.

سلام
بله متاسفانه.
مهندس بنظرت راه حل چیه؟

مدیرجوان پنج‌شنبه 12 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 11:22 ب.ظ http://1modirjavan.blog.ir

اینی که میگم شاید راه حل نباشه.اما به نظرم داشتن یک همچین نگرشی هضم این مسئله رو راحت تر میکنه.
نگرشی که میگم اینه:به هر جهت شکی نیست که در اخرالزمان هستیم و خیلی چیزها ریخته بهم....شاید بهم ریختن این چیزها واسه دیدن صبر ماست..یه ازمون و امتحان سخت...

با نظرت موافقم.
اما صبر به چه شکلی؟! به چه مفهومی؟ نشستن و انتظار یا حرکت و عمل...

Baran پنج‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 09:50 ق.ظ http://haftaflakblue.blogsky.com/

علیکم سلام
ایام شماهم مبارک،
آقای دادا مترسنجِ عزیزوگرامی؛
سلامتی و توام آرامش و کار...عمرباعزت؛درکنارخانواده محترم تون،ازبرای شما وعزیزان عزیزتون آرزومندیم،..:

و رحمت اله و برکاته
ایام شما هم مبارک
همین آرزو و آرزوهای اهالی معرفت رو برای شما هم خاهانیم

حس خوب جمعه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 11:10 ق.ظ

واقعا بده که حسرت چیزهایی رو بکشی که نمیخوای فرزندت بکشه
کاش..


حسرت نمیشه گف. بیشتر حس انتقال تجربس. تو میخای همون تجربیاتی که با هزینه سنگین بدست اوردی رو رایگان تقدیم دیگران کنی...نمیخای بقیه تو چاله هایی بیوفتن که تو افتادی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد