+ سوره ۶۸: القلم - آیه4 : وَإِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ
+ سعدی: یتیمی که ناکرده قرآن درست/کتب خانهٔ چند ملت بشست...چنان گرم در تیه قربت براند/که در سدره جبریل از او بازماند...
+ هر از گاهی یکی از حدیثای پیامبر رو برا خودمون مرور کنیم بد نیس. فقط و فقط اخلاقمونو بهتر کنیم بقیش پیشکش...
بعدا اضافه شد:
رسول خدا (ص): بد اخلاقى و درشت خوئى اعمال را فاسد مى کند هم چنان که سرکه عسل را.
امام صادق (,ع): خشم، کلید هر بدی است!
وقتی زندگی درسی جدید بهت میده و آگاهت میکنه، میخای انتقام یه عمر جهالت ، رو از اولین "موقعیت بعد از آگاه شدنت" بگیری!
** شعر سعدی ارزش بارها تکرار رو داره :
....خداوند بخشندهٔ دستگیر/کریم خطا بخش پوزش پذیر / ... اگر با پدر جنگ جوید کسی/پدر بی گمان خشم گیرد بسی/...وگر بر رفیقان نباشی شفیق/به فرسنگ بگریزد از تو رفیق/....ولیکن خداوند بالا و پست/به عصیان در رزق بر کس نبست (گنجور)
پ ن: با تشکر از ابرارغوانی بابت تصویر این پست
بزرگترین راز زندگیشو پرسیدم. گفت رمز موفقیتم. گفتم مگه نمیگی بزرگترین راز؟پس چرا بهم میگی!؟ گفت: چون اولا مربوط به مدتها قبله و دوما تو این دور و زمون که مردم صب تا شب بمبارون اطلاعاتی میشن و حجم بالایی از اطلاعات غلط همراه اطلاعات درست ولی سطحی ، ریخته رو سرشون حرف من گم میشه. مردم هم اکثرا به سطحی نگری عادت کردن و مرد عمل پیدا نمیشه. پس نگران ایجاد شدن رقیب نیستم!
حالا این رمز و راز چی هست؟ گفت: کاری که دلم خاست رو انجام نمیدم! یه جورایی حال خودمو میگیرم!
پ ن:
وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى سوره 53 آیه ۳۹
بعدا اضافه شد:
نکته: اونکه باید تحت فشار قرار بگیره، خود خودمون باید باشیم! نه اطرافیان یا حتا "جسم" خودمون! یعنی اگه مثلا با بیخابی ما ، به جسم و سلامتی ما لطمه میخوره مسیرمون غلطه. یا اگه بعضی محرومیتها بر خودمون تحمیل کردیم که باعث رنجش خونوادمون هم میشه اینهم غلطه. آخرین حد مثالهای این مدلی "خودکشی" هست که فقط یک آسیب به جسم محسوب میشه نه کوره ای برای پخت "خودمون".
مخاطب فقط باید خودمون باشیم. شاید سحرخیزی مثال خوبی باشه برای شفافیت موضوع. اینکه خودمونو مجبور کنیم از لذت خاب صبح چشم پوشی کنیم(به شرطی که با زودتر خابیدن خاب کافی به جسم رسونده باشیم) یا مواردی مثل: تماشا نکردن فلان برنامه که بهش معتاد بودیم...
**میگن افزایش هر ریشتر قدرت زلزله رو حدود 31 برابر میکنه.همونجور که قبلا تو این پست اشاره شد فقط تجربه زلزله 5و خورده ای ریشتری رو داشتم اما میفهمم از 5تا 7 چقد توفیر داره و حال روز افرادی که قبلا دستشون به هیچ جایی بند نبود و دل خوش داشتن به حداقلی از زندگی و الان از همون هم محرومن رو هم میفهمم.
امیدوارم خانواده همه دوستان از جمله "سپیدار" در صحت و عافیت باشن.
** گفتگوی رادیویی درباره مشکلات نظام آموزشی بودو اینکه چرا بعد 30 سال این اوضاعمونه و طبق معمول کارشناس و هم مسئول مربوطه بجای جواب دادن ، از عبارت "نبود مدیریت" استفاده کردن و سر و ته حرفارو جمع کردن. حرفی که هر بچه ای هم بلد بود بزنه. جواب مجری رادیو مشخصه. منافع بعضیا اقتضا میکنه اینطور باشه. وقتی طرف با دیپلم استخدام میشه و بلافاصله یه مدرکی میخره و میزاره تنگ پروندش و اونقدر هم پررو هست که ادعای زرنگی میکنه بدون زحمت همردیف اونایی شده که برای تحصیل جر خوردن و با طعنه به بقیه دیپلمه ها میگه مثل من مدرک بگیرید بدون حتا یه جلسه کلاس! با آزمونهایی که قبلا محتواش بهتون ارائه شده و...
چه پستها و شغلهایی که این افراد نالایق پر نکردن و پشت اون مدارک پوشالی قایم نشدن. محروم شدن از حقوق و مقعیتشون ابتدایی ترین اقتضای هر اصلاحیه. حالا بنظرتون همچین آدمایی اجازه میدن سیستم مریض اصلاح بشه؟!
** انگار بعیضی مدیرا و مسولا به زلزله نیاز دارن. یه چیزی که تکونشون بده. مثلا 31 ریشتر.