+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک
+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک

لیستهای چهل نفره ما


پیش نوشت: روایت پی نوشت آخر  بهونه ای شد که این  پست بعد از مدتها پابلیک بشه. البته یه سری محرکهای دیگه هم در اون دخیل بود مثل : دیدن عکس مادر دوستمون " hdn  "  و یا پست قبلی و ... 

نماز شب خوندن به خودی خود ارزش محسوب نمیشه! خیلیا بودن که با وجود  پینه های پیشونی و نمازها و قرآن خوندنهای کذایی چه خیانتها به اسلام و بشریت نکردن. متاسفانه تو پرداختن به کمیتها،  از کیفیتها غافل شدیم و نتیجه معکوس کارهامون باعث تعجبمون شده. صرف  خوندن  یا حفظ کردن یه مشت لغات عربی که مفهومشم ندونیم نشونه مسلمونی نیس(عمل کردن بهش بماند) .

مسلمونی چیز جدایی از زندگی روزمره نیس. اگه تو زندگیمون جریان نداشته باشه خودمونو فریب دادیم.(توی کار، تحصیل، رفتار با دیگران، غذا خوردن، تفریح و ... )

بگذریم. صحبت از نماز شب بود. غیر از اون  آداب کلی که برامون توضیح دادن و  شاید هیچ کدوم از ما کنجکاو نشده باشیم حتا امتحانشونم کنیم ،یه ریزه کاریهایی هس که معمولا کسی بهش توجهی نمیکنه . مثلا دعا برای چهل نفر. به یاد هم بودن.  تو عصر ارتباطات، این موضوع ساده رو فراموش کردیم! شاید برای شما هم جالب باشه. نمیدونم تا حالا امتحان کردین یانه. اینکه یه لیست تهیه کنین از افراد و براشون دعا کنین! از فک و فامیل و دوستان و همکاران و ... تا رفقای مجازی. از افرادی که در قید حیات هستن تا اونا که دستشون کوتاه شده. قطعا اولین برکت این دعاها به خودمون بر خواهد گشت. تهیه لیست برا خودم که  تا حدی عجیب و البته باعث تاسف بود.این یه تجربه شخصیه وتا وقتی خودتون لیست مخصوص خودنونو تهیه نکنین این حس عجیب و جدید براتون عینیت پیدانمیکنه .

پی نوشت:

++  پیامبر (ص) : ضعیف‌ترین افراد کسانی هستند که دعا هم نمی‌توانند بکنند. 

بسیاری هستند که حتا در شرایط روحی دشوارهم  توفیق دعاکردن را هم پیدا نمی‌کنند.به جای اینکه از خداوند طلب حاجت کنند یا به افسردگی کشیده می‌شوند و یا به صورت خفت بار دست به دامان افراد دیگر می‌شوند...

++ پیامبر (ص) : هرکه قبل از طلب حاجت خود از خدا، نخست چهل مومن را دعا کند، سپس حاجتش را به خدا عنوان کند، دعایش اجابت شود.

++ حضرت فاطمه(س):  الجار ثم الدار.... (پیش از دعا برای خود،  برای دیگران که چه بسا نیازمند باشند، دعا کنید)

قسمتی از لیست که من براخودم تهیه کردم  در ادامه مطلب: 

ادامه مطلب ...

فسیل شناسی


قبلنا فک میکردم "گذشته دور" مربوط به کتابای تاریخه. بعدا با مرور نوشته های دفاتر یادداشتم با تعجب به این نتیجه رسیدم که مطالب مکتوب خودمون هم میتونه تاریخ بشه. اولین دفتر یاد داشت من مربوط به سال78 هست! 20 سال قبل! یعنی یه عمریه برا خودش.

از شما چه پنهون چند وقتیه میرم آرشیو نوشته های قبل رو مرور میکنم (به همراه کامنتها). دیدم اون هم برا خودش تاریخ شده!! یعنی وبلاگهای 4الی 5 سال قبل برا مال قرنها قبله انگار.

وبلاگهای قبلی رو مرور کردم دلم برا مخاطبا و جو اون زمون تنگ شد. واقعا حیف جوونهای مملکت که برنامه کلان براشون نیست...

با شتاب تکنولوژِی ، فرایند تاریخی شدن، برای نسل فعلی قطعا با سرعت بیشتری طی خواهد شد

پ ن :

قدر خودتونو بدونین. همتونو دوست دارم

22بهمن

هر سال دعوت احزاب مختلف (6تا8تا حزب داریم انگار که شاید اسمشونم نشنیذه باشیم) و مسولین و... رو شاهد هستیم که مردم رو دعوت میکنن به راهپیمایی و...همیشه برام سوال بوده که شماها چه کاره مردم هستین که این مواقع یاد مردم میوفتین?!

ترجیح میدم این حضرات تو تجمعات نباشن تا جمع خودمونی باشه.

من خودم طرفدار ثبات و ارامش وحفظ اماناتی هستم که نسلی به نسل بعد با خون دل و جون جوانان و...منتقل شده و امیدوارم از این نوشته سو برداشت نشه.

بعدا اضافه شد:

تصویر مرتبط

نگد2 (بهترین اس ام اسی که منتظرشم)

در ادامه پست قبل  (نگد):

++ وقتی آبدارچی رسید، صحبتاشون تموم شده بود. "نگد" جمع رو ترکرد برای آبدارچی  مهم نبود موضوع حرفشون چیه به کار خودش مشغول بود .وقتی ازش پرسیدن  شماره رند قیمتش چنده و... فهمید موضوع حرف چی بوده .  به احتمال90% مثل همیشه "نگد" داشته های مادیشو از جمله شماره رندشو به رخ اینا کشیده بوده...بدون اینکه دست از کار بکشه یا حتا روشو برگردونه خطاب به اونا گفت: نه شماره تلفن رند بدرد میخوره و نه شماره پلاک ماشین رند یا... تنها شماره ای که برا من مفیده و دوسش دارم شماره حسابمه! حالا اگر رند باشه هم اشکالی نداره!

++ موضوع صحبتها همه چیز بود.  از معیشت و سیاست و دیانت و...هر موضوع نا خوداگاه لینک میشد به یه موضوع دیگه و بحثها با شیب ملایم تغییر میکرد. حرف از اوضاع جونا و بیکاری  شد و در ادامه به لاقیدی ها و سست عنصری ها و بعدش به نا کارامدی نظام اموزش و پرورش و در نهایت رسید به رسانه ها. و تا دلتون بخاد مصداق از رسانه ها. اینکه حتی یه پیامک هم ممکنه کل تمرکز جوون و عمر و سرمایشو خراب کنه... صحبت از پیامکها بود که آبدارچی رسید. ازش پرسیدن چه پیامکی دلتو لرزونده یا تو رو هیجانی میکنه؟ گفت بهترین اس ام اس که منو به وجد میاره پیام واریزیهای بانکی به حسابمه!

پ ن:

شاید ظاهر حرفا مادیگرایی باشه اما فلسفه قشنگی پشتش هس. (تصور کنین مدیر یه مجموعه/شرکت هستین و  واریزیها براتون بیاد)