+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک
+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک

نگد


++ "نگد"  در اصطلاحی محلی به معنی کال و نارس تعبیر شده و گویا در  فرهنگ معین به معنی : شخص سرد و نچسب و  کسی که در برخورد با مردم آنها را از خود می‌رنجاند.

اما اینجا به صورت اتفاقی در و تخته جور شده و به این لغت رسیدم. خاستم مخفف شده "نگهبان دسشویی" رو بنویسم رسیدم به "نگد"!

داستان موش شهری موش روستایی یادتونه. با بیانی ساده یاد میده فاز فکری افراد با هم متفاوت و شاید متضاده.

گاهی ممکنه همه یه جور باشن و تو تنها یجور دیگه. فوری به منطق و باورهای خودت شک نکن. برا بعضیا ممکنه فححاشی یا  دهن دریدگی ارزش باشه. بیغیرتی عادی باشه. کوته نظری مسلک باشه و همه اینا درحالی باشه که ادعای دین و اخلاقشونم بشه! ممکنه دروغ تو خونشون باشه  و  ظاهرشون فریبنده باشه اما تو عمل بدونی پشت پرده چه خبره و دچار افسردگی  بشی از این جامعه....

 ادما با هم فرق دارن . اینو درک کن و استقلال عملتو حفظ کن. پذیرفتن این واقعیت خیلی به افزایش ظرفیت تحمل کمک میکنه.

++  رفتار"نگد" تو محل کارش منزجر کننده بود. خب چند بار اولو میزاری به حساب اتفاق، اما در بلند مدت میفهمی مرامش اینه. منت گذاری بخاطر کارایی که قد پشم گوسفند ارزش ندارن! از طرفی تحقیر و حمله به کارها و اعتماد بنفس دیگران و طبق معمول قربانیان اصلی بانوانن . طرف تحصیل کرده های واقعی رو تحقیر میکنه در حالیکه خودش مدرکشو خریده و البته تو عمل هم چیزی در چنته نداره. از اون ادماس که اگه پستش در واقع نگهبانی از دسشتوییه ، انقد با افتخار و قر و فر رفتار میکنه که طرف مقابلش فک میکنه مدیر سایت هسته ای کشوره! در مورد "نگد"  اغراق نیس . گاهی خودمم شک میکنم چرا کارای کوچیک که از بچه ها هم بر میاد رو انقدر با فخر و منت سر مردم از همه جا بیخبر، انجام میده! اینکار در مرحله اول به خودش لطمه میزنه. ادم باید نگاهش به بالاتر باشه تا بتونه رشد رو ادامه بده نه مث اون که ...

رفتارش تنفر آمیزه اما برا امثال ما عبرت اموزه. من از پشت پرده خبر دارم و در برابر اون واکسینه هستم و براش تره هم خرد نمیکنم اما مخاطبین چی؟

++  اگه تو یه اداره ای یا هرجایی به تور همچین افرادی خوردین خودتونو نبازین.شاید به 100 جا و 100 نفر مراجعه کنین  وباز با امثال اون روبرو بشین.به تلاش ادامه بدین. بلاخره تو این سیستم مریض هم آدم سالم  پیدا میشه. سعی کنین اونا رو پیدا کنین و حساب اونا رو از امثال "نگد"  جدا کنین.

مثلا طرفو جوری می پیچونن فک میکنه چند ماه باید بره این استان و اون استان، اما در واقع کار 5یا6 دقیقس که اتاق بقل انجام میده! یا جوری تو برجک دختره میزنه که تو دانشگاه چی خوندی، انگار خودش  از یه اکابر بیشتر حالیشه. یا جوری از فساد مملکت حرف میزنه که انگار خودش قدیسس. اینجاست که بیشتر تحت فشار قرار میگیری چون هم خودت منتقد فساد هستی و هم باید اعلام برائت کنی ازین مدل آدما که همون حرفای تورو تکرار میکنن اما خودشون منشا فسادن! میشی چوب دو سر طلا!

مثالها زیادن خودتون میتونین تو موقعیتای مختلف مصداق پیدا کنین. مثلا حکایت رفیقم که رفته بود پزشک اطفال و یه مشت خزعبلات تحویلش داده بود. زمونه عو ض شده. حالا دیگه دسترسیها بیشتر شده ،همه فهمیدن حرفای یه نفر حجت نیس. حس کردی خزعبلات میگه برو سراغ یه نفر باسوادتر.

هر موقع جو ناامیدی و افراد مغرور پالس منفی به تورتون خورد بجای دلسرد شدن  و دست کشیدن از هدفتون ، فقط دور "اون  فرد "رو خط بکشینو  بگین اون یکی از "نگد" هاست .

++ رسانه ها و جهت دهی فرهنگی اجتماعی ما هم واقعا تو این زمینه کم کاری کردن. اینهمه کشورای لامذهب میرن دنبال انگیزه دادن به ملتشون ولو بصورت دروغهای مختلف و تحریف تاریخ و... اما ما کاملا بر عکس.

++ تو صیه دوستانه در این پست   و تجربه ایشون مبنی بر اینکه:   توصیه میکنم تو محیط کاریتون فاصله تون رو با همکارا حفظ کنید .      این توصیه رو در همه مراحل زندگی جدی بگیرید. (کار،تحصیل، تفریح،گپ خانوادگی و..)       پست مرتبط
+   "جاویدی "و  "بهاری"  دو نمونه از افراد همکار "نگد" هستن که ادم به وجود اونها  افتخار میکنه و به آینده امیدوار میشه و با نگاه به اونها فرق کلاغ و عقاب رو میفهمه. موضوع وجود افراد نگد رو به "بهاری " گفتم و نظرشو پرسیدم جواب قشنگی داد: عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد...

نظرات 2 + ارسال نظر
دوستانه پنج‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1396 ساعت 08:16 ب.ظ http://doostaneh7985.blogsky.com

سلام. شبتون بخیر ممنون بابت انتقال تجربیات خود و دیگران
راستش چند روزه در بهت و حیرت به سر میبرم هنوز باورم نمیشه چند روزه هرچی با خودم کلنجار میرم که موضوع رو باور کنم نمیتونم
موضوع برمیگرده به بخشی از مطلب شما همونجا که از فساد مملکت حرف زدین و خودشون رو جوری جا میزنن که انگار قدیسند
دقیقا هفته پیش یکی از همکاران دستش برامون رو شده که چه خلافهایی انجام داده
با اینکه خودم فرم معرفی به هیات تخلفاتش رو فکس کردم اما هنوز باور نمیکنم یه همچین آدمی این خلاف بزرگ رو انجام داده باشه
تو درهم و برهم بعدی حتما راجع بهش مینویسم

سلام مهندس توفیقی.
ادامه و تایید حرفای شما بود.
مممنون

مهسا.م یکشنبه 8 بهمن‌ماه سال 1396 ساعت 06:37 ب.ظ

چه خوب و قشنگ بود پستت.
و چقدر هم متناسب با حال و هوای این روزهای من بود.
واقعا خیلی وقتا ادم میبره و خسته میشه از ادمهای این دنیا.
واقعا گاهی باید گفت :
باز خوبه خدا هست


واقعیته متاسفانه
امید ما به دوستانی چون شماست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد