+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک
+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک

تناقض فرعونی


کار به جایی رسیده بود که فک میکردم اونا ادمای خاصی اند و گر نه حرفایی که میزدم و موضوع حرفام منطقی و شفاف بود اما اونا جوری رفتار میکردن که انگار اصلا نمیفهمن یا نمیخاستن بفهمن. 

تو مراسم تقدیر از دانش اموزا که بچه هاشونو اوردن به این نتیجه رسیدم که نه! اونا هم آدمن! اونام مث خود ما خونواده دارن و... پس اگه اینطوره چرا اینجور رفتار میکنن؟!

 

بلاتشبیه تناقضش مث فرعونه! وقتی فرعون به خواب و خوراک و توالت نیاز داره و انقدر ضعیفه، چطور به خودش جرات میده بگه من خدای مردمم؟!! انا ربکم الاعلی!!!

سوره النازعات ایه 24

چند کتاب از یک نویسنده


در ادامه معرفی کتاب قبل اشاره ای هم به کتابای دیگه این نویسنده کنیم . کف خیابون ، حیفا، حجره پریا و...

اگه شما هم لذت بردین  ، برداشتهاتون رو تو بلاگهاتون  در موردشون بنویسین...

عادتهای بودار


اولی: هیچ موقه یه کار پست و سخیف رو خوب انجام نده. دیگران تو رو با اون خواهند شناخت و اونکار وظیفه همیشگیت خواهد شد

دومی: موافقم اما نه کاملا. اولا اگه اطرافیان شعورشون کم هس دلیل نمیشه تو مسلکت رو عوض کنی. دوما عاقبت به خیری تو ثبات در خوب بودنه ، حالا هر جا. سوما قسمت بد ما جرا این نیس که تو کارو خوب انجام دادی، بلکه موندن تو  تو اونجا و عادت کردنت و همرنگ و بو شدن با اونه که خطرناکه. اگه منظورت فرار از تغییر  رفتار و بو نگرفتنه حق با توئه نباید به اون کار ادامه داد.

پ ن:

همیشه اهداف و ارمانهای بزرگ باید مسلط باشن به متفرقه ها

کنش / واکنش


اون روزای اول بخاطر شخصیتی که ازش تو ذهنم داشتم براش احترام قایل بودم و حاضر بودم جلو پاش از جا بلند بشم. 

به مرور این رفتار در باطن عوض شد و من فقط به احترام سن بیشترش ، بهش احترام میزاشتم.

 الان بخاطر شناختی که ازش پیدا کردم  فقط به نشونه بی احترامی جلوپاش بلند نمیشم، حتا اگه مجبور باشم!

پ ن:

ما مجموعه ای از پالسهایی هستیم که میفرستیم. هر کنشی از طرف ما یه پیامی داره. مراقب پیامهامون باشیم.

داوری

داوری کار خیلی سختیه چون طرف مقابلت ممکنه شعور نداشته باشه ولی حق داشته باشه...

پ ن:

تا اونجا که بتونیم تو زمین دیگران بازی نکنیم.