+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک
+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک

ناخواگاه

از عدد ۱۷ متفر بود.  شاید به این خاطر که از نمره ۱۷ متنفر بود. دنیا براش از ۱۸ شروع میشد و تا نمره ۱۹ ادامه داشت. ۱۹ به بالا دنیای کاذب و پلاستیکی بود که فقط به رانت داران تعلق داشت

ارباب / رعیت

تاکسی درمی:

اولی: یادته پارسال بهت گفتم بعضی مسولا مخصوصا میخوان صدای مردم رو در بیارن؟ نشون به اون نشون که چند بار اعلام کردن سبد کالا میدیم و واریزی داریم به حساب مردم، ولی در عمل هیچکاری نکردن و فقط سر و صدای مردم رو در اوردن...

امسال هم در ادامه همون مسلک، افکار و رفتار مردم رو به بازی گرفتن و شب عید اعصاب همه رو ریختن به هم و این داستان ادامه خواهد داشت.

دومی: خدا لعنت کنه اونی که سیستم سرمایه دار پرستی و رانتی رو برگردوند به جامعه. نه فقط آقازاده ها و فک و فامیل مسئولین،  که همه اونایی که تازه به دوران رسیدن رو مسلط کرده به مردم عادی. سیستم ارباب رعیتی زمان طاغوت داره برمیگرده.این وسط فقط ما مردم عادی این وسط فدا میشیم

من: باشنیدن حرفاشون یاد این پست افتادم 


https://dar300metri.blogsky.com/1397/11/08/post-472/ایجادنا-آرامی-به-چه-قیمت؟


بعدا اضافه شد: اینبار مدیران به اهدافشون رسیدن و تقریبا کل جامعه رو به التهاب انداختن. همه جا صحبت از (همراه الفاظ نا خوشایند)  دولتمردان و مدیران نالایقه

پروین، توانگران غم مسکین نمیخورند/ بیهوده‌اش مکوب که سرد است این حدید/ پروین اعتصامی

ذهن زیبا

در ادامه پستهای اخیر: 

به همون علت که نباید میرفتم سیرک، به همون علت هم نباید فیلم محمد رسوال اله مجید مجیدی رو میدیدم. چون ذهنمو برای همیشه خراب کردن و اون پیش فرضای بکر و  بهتری که تو ذهنم وجود داشت رو به فنا دادن.

اینم یه مدل از هزینه هایه که بهشون توجه نداریم

جاری

زمین لگد خورد از گاو و خر به علت آن
که ساکنست نه مانند آسمان دوار