++ به خانمه گفتم فک کنم پاکت خردیدتون رو پشت در تو کوچه جاگذاشتین.
گفت نه. اون میوه ها رو مخصوصا شستم و استریل کردم گذاشتم ، رفته گر ببره.
++ مراجعین ، میوه های مجلسی جلو ویترین رو بدون پرسیدن قیمتشون بردن صندوق عقب ماشینشون. میوه فروش خطاب به مرد ساده پوش گفت: میوه های قیمت مناسبتر انتهای مغازس. وقتی مرد ساده پوش مغازه رو ترک میکرد برق شادی تو چشماش بود.
مغازه دار مشتریهاشو مدیریت کرده بود. اونها که از طبقه برخوردار جامعه و لوکس پسند بودن عارشون بود برن آخر مغازه درحالیکهمیوه های آخر مغازه ، تفاوت زیادی با بقیه نداشتن.
++ میگفت متنفرم از دور و بریهای کاسه لیس که فقط بلدن اشک تمساح بریزن و با جنازه عکس یادگاری بگیرن. دنبال تهیه سبد کالایی برا یه بچه یتیم بود. میگف وقت"عمل" هیچکدوم از حضرات منسب پرست پیداشون نیس.
++ یه روزهایی آب صلواتیه. یهروزهایی نون صلواتیه.
پ ن:
دم همه آدمای بامعرفت گرم.