حتا اگه از خود صنایع دفاعی و یا هوایی/ فضایی هیییییچ در آمد مستقیمی هم بدست نیاریم، سود غیر مستقیم اون قطعا خارج از تصور هست.
صرف داشتن توانایی های این مدلی ، صادرات محصولات کاملا بی ربط (مثلا کاسه سفالی) رو هم افزایش میده
تو محوطه بیرونی نمایشگاه انواع راکتها تا انواع موشکها بصورت تایم لاین ، چیده شدن و هر چی جلوتر میرفتی موشکها بروزتر و پیشرفته تر میشد. هرکدوم از اونها شده بود مبنای توسعه نسل بعدیشون .اول راکت های فجر و زلزال که بردکوتاه بودن و بعد توسعه داده شدن و تبدیل شدن به موشکهای نقطه زن سری فاتح، و بعد خلیج فارس و بعد هرمز و بعد ذوالفقار و سجیل و...
یا تو بخش سوخت مایع ها اول از مهندسی معکوس "اسکاد بی" شروع شده و شهاب 1 و2 و 3 و بعد قیام و قدر و عماد و خرمشهر و ماهواره بر سفیر و سیمرغ...
راکتهای ساده "فجر" مبنای شروع کارای موشکی ما تو بخش سوخت جامد حساب میشه و جالب اینکه اسرایل تو جنگ 33 روزه فقط با همینها درگیر بود و تسلیم شد! و اینکه تو بخش سوخت مایع ها ،همین "اسکاد بی" (شهاب 1) با برد فقط 300 کیلومتر و دقت ناچیزش مبنای شروع کار ما بود و تو اوج نیاز ما تو جنگ 8 ساله، به دنیا التماس میکردی کسی بهت نمیداد... حالا کار بجایی رسیده که مردم بچه هاشونو میارن کنار نسل جدید موشکهای نقطه زن برد بلند و باهاشون عکس یادگاری میگیرن. این یعنی عزت!
برگردم به حرف اولم. اینکه هرکدوم از اون موشکا شده بود سکوی توسعه نسل بعدی. آدم با خودش فک میکنه چرا تو بقیه جاها اینجور نیس؟ کاری به کشور و ریس جمهور هم نداریم، اصلا تو یه شهر کوچیک در نظر بگیریم، چرا هر شهردار و مسول جدید که میاد اول لودر میبنده به مسول قبلی و کاراش؟!! چرا اونجا این روند توسعه دیده نمیشه؟ اینکه هر مسئول جدید که میادکارای نفر قبلو تکمیل کنه و کارای جدید رو شروع کنه ( با فرض اینکه کارای مسولای شهر خدمت به مردمه نه چپاول و حراج). مصادیق زیادن. اینکه یه سری میان پیمونکار میارن میدون میسازه، دوباره میان آب و فاضلاب و کندن اسفالت و ... نفر بعدی میاد پل عابر پیاده میزنه ، مسول بعدی میاد همشو با هم خراب میکنه زیر گذر بزنه و.... اینا همه پولا و سرمایه های من و شماس که به فنا میره...
پ ن :
++ خیلیا دو س دارن کشورمون در جهت منافع شخصیشون با خاک یکی بشه. متاسفانه همه این افراد خارجی نیستن. و بدتر از اون اینکه خیلیشون تو کشور، دارای پست و مقام هم هستن!
++ آدم دلش برا مردم عادی میسوزه. افرادی که به اصطلاح دستشون به جایی بند نیس و مدام توسط افراد بالا بازی میخورن...
++ تو این جور نمایشگاه ها و حرکتا ، نیمه پر لیوان هم دیده میشه .آدم امید وار میشه. هنوز هم آدمای خوب و سالم وجود داره. چشم انداز روشن و انرژی مثبتی که بهت میدن، تو سیل بمباران "ناامیدی و تحقیر" مسئولای خود فروخته ، مث آب روی آتشه.
دوستان نمایشگاه دستاوردهای دفاعی انقلاب مصلی تهران رفتین؟
++ مثل این چالشهای مهمونی ها هس، که به طرف اسم افراد رو میگی و ازش میخای اولین چیزی که به ذهنش میرسه بگه؟ مث همین جریان رو برا خودم مرور کردم. اول "رضاعابد" رو که دیدم شیطنتاش خاکی بودنش و کارراه انداختناش اومد تو ذهنم. به "طاهره" که رسیدم یاد تعجبش از کاردستی دوران مدرسه افتادم. از کنار "افتخاری" که رد شدم یاد شوخی اون در مورد خسارت چند هزار دلاری سیل به باغش افتادم. کنار "سرور" رسیدم. تنها زن سیگاریه که میشناسم. ابهت یه مرد رو داره. اون بیشتر یه چریکه تا یه زن. از کنار "رضا موسی" سریع رد شدم چون جواب سلامم رو نمیده. از کنار "حاج حسین" هم سریع رد میشم چون اصولا اعتقادی به جوون ترها نداره. از کنار بعضیاشون رد میشم چون نمیخام چش تو چش بشم ذهنم حوصلشونو نداره. البته بعضیاشونم چون ازشون خجالت میکشم نمیخام چش تو چش بشم ..
بنر روی دیوار رو میخونم. شامل مجموعه قوانین این مکان سر پوشیده و محوطه بیرونی قبرستونه. یکی از قوانین منو واقعا به فکر فرو برد:
از آنجا که این مکان موقوفه است صرف دفن میت، برای کسی حق مالکیت ایجاد نمیکند و این حق وجود دارد که مسئولان بعد از 30 الی 40 سال ، آنرا واگذار کنند...
یعنی تو بیای پول قبر بدی چند ده میلیون و ...بعد از 30 سال قبرت رو هم میدن به یکی دیگه!
++ اولش برام تعجب آور بود اما یه هفته بعد به عینه اتفاق افتاد! قبر یه زن رو بعد از 30-40 سال دوباره باز کردن تا یه نفر جدید بزارن اون تو! از اون نفر قبلی هرچی مونده بود رو تو یه کیسه گوشه همونجا گذاشتن و دوباره در قبرو بستن!!!
++ سیستم زیارت اهل قبورباید اصلاح بشه. اون هدف اصلی "تنبه و تامل " رفته تو حاشیه و بجاش اتلاف وقت و ...
مثلا مردا و زنا تو روزای مختلف برن اونجا و نوبتی باشه. اصلا اونجا بشه پاتوق مردم و از خاطرات اونا حرف بزنن. این اموزنده تر از اوضاع فعلیه.
++ حکایت دانشکاه که ای کاش مث دبیرستان، دختر پسرا سوا بودن. با خودمون بدون تعارف باشیم. گاهی فلسفه وجودی کارهامون زیر سواله .
پیر مرد: ما که تو خونمون نشسته بودیم ، چرا سرو صدای مردمو در میارین که سبد کالا دادیم و یا پول واریز کردیم و از صب تا حالا مارو الاف کردین...!
(راست میگف! از اول سال تاحالا چند بار این موضوع رخ داده)
آبدارچی: مسئول محترم! اول عمل کن بعد اطلاع رسانی کن! اولش پولو میریختی به حساب ملت بعدا میگفتی من بودم و منت میزاشتی.
پ ن:
عقل حکم میکنه توهم توطئه بگیریم! واقعا نیت ایجاد سر و صدا در بین مردمه؟! اونم از طرف مقامات اجرایی و رسمی کشور؟