اولی: با یه حساب ساده سرانگشتی میشه حساب کرد اگه امروز شانزدهم ماه رمضان باشه و این ماه ۲۹ روزه باشه، حدود ۴۴ ممیز۸۲صدم درصد از ماه باقی مونده تا عید فطر. و اگه امروز هفدهم ماه باشه، یعنی اون روز اول، یوم شک نبوده باشه و ماه هم ۳۰ روزه باشه، حدود ۴۳ممیز ۳۳صدم درصد مونده تا عید فطر.
دومی: اشتباه میکنی. اگه خوب دقت کنی فقط ۳روز مونده تا عید فطر! با اوضاع فعلی ( که دوشنبه هفته بعد تعطیل باشه) فقط می مونه روزهای ۴ و ۷و۸خرداد. بقیش فورمالیتس! روزای تعطیل و قبل از تعطیلی کلا تو محاسبات نباید لحاظ بشن. تازه این نگاه سختگیرانس، یعنی از شبای قدر به بعد دیگه جاده سر پایینیه و ماشینو بزار دنده خلاص!
سومی: سخت نگیرین حدود ۱۱ ماه و ۱۰ روز دیگه دوباره ماه رمضونه! اوایل اردیبهشت۹۹.
پ ن
متن بالا بیشتر جنبه شوخی داشت اما واقعا "دین داری " کجا و "حفظ ظاهر" کجا. فردی که زیر سایه و کولر و رفاه ...بدون هیچ دغدغه ای ادعای دین داری داره با فردی که زیر افتاب و یا جلو کوره و یا تنور ... با همه گرفتاریها و مشغله های زندگی پای عقیدش ایستاده برابره؟!
پسره لندهور، تو روز روشن، با رفیقش اجناسو بر داشته بود از مغازه میبردبیرون ( میدزدید) . صاحاب مغازه مچشو گرفت برش گردوند. چنتا تشر بهش زد و بهش گف زنگ بزنم پلیس...؟
مثلا میخاس بترسوندش اما اون دزده خیلی دریده تر و پرروتر بود.
مشخص بود دزدی تو خونشه و مث این معتادا یا درمانده ها نیست و بجای آخرین راهکار زندگیش ، دزدی رو بعنوان اولین راهکار و شغل عادی انتخاب کرده .
لندهور بدون اینکه شوکه بشه یا خم به ابرو بیاره با کمال وقاحت دنبال بهانه بود و طلبکارانه مثلا فرافکنی کرد و گف: چرا هر چی سوال می پرسیدم کسی جواب نمی داد، این چه وضعشه؟!!!
بازدارندگی و نظارت مهره گم شدس. یاد اون پیمانکارا و برخی مسولای بنیاد مسکن افتادم که بجای پاسخگو بودن تحویل واحدها در موعد مقرر با خیال راحت لبخند زنان همه مردم رو به سخره میگیرن و هیچ کسی هم به فریاد مردم نمیرسه . (جریمه دیرکردهای چند ساله ، یا حتا کیفیت کارشون پیشکش)
تو جو فعلی جامعه خیلی از ناو آمریکا و تحریم و ... برامون حرف میزنن و مسولای دولتی هم بدشون نمیاد افکار به این سمت حرکت کنه اما واقعیت اینه که این حضرات و بهتره بگیم برخی مسولای منافق ما به مراتب از نظامیان آمریکا خطرناکتر و ترسناکترن. ناو هواپیمابر و بمب اتم جلو آثار وجود این افراد در حد ترقه بازیه.
بعدا اضافه شد:
پ ن: البته بهتره بجای لغت " غضنفر" از کلمه " حیف نون " استفاده بشه. دقت کردین همه کلمات و اسمهای ارزشی ما ، با سیاستی انگلیسی ، تو ذهن ملت دموده و پست جا انداخته شدن. بتول، سکینه، انسیه ، خدیجه ، کبری و... زنهای بدبخت فیلمهای ما هستن و تقی، نقی، اصغر و ... مردهای معتاد و ضعیف رسانه های ما. بماند بازی و تمرکز روی اسامی خاص. مثلا: علی ورجه،کوچه علی چپ، ریزعلی، گیج علی، و... بقول یکی از دیالوگهای میرباقری: داریم به لیچارهایی میخندیم که عقایدمان را مسخره میکند!
چاپ عکس مردای سبیل کلفت قاجار و... روی ظروف و دکوری ها چه معنی داره؟ حالا یه عده ای به هر دلیلی این کارو کرده باشن، ماها چرا میخریم؟! نمی خام لزوما این کارو محکوم کنم، عکسا و طرحای دیگم هس. زنان و دختران اروپایی یا حیوانات وحشی و...
حداقل سوال من اینه که وجود این مدل ها و تصاویر تو خونه ما، خواسته آگاهانه خودمون بوده یا موجسواری و همرنگ بقیه شدن؟ مثلا من ترجیح میدم عکس یه منظره یا شاخه گل روی گلدونم باشه تا یه زن مانکن یا شاهزاده ای انگلیسی. یا اینکه اون طراحی خودش، خلاقانه و انگیزه بخش باشه. یا حداقل حاوی یه جمله الهام بخش .
تصویر بالا اثبات میکنه چینی های نامسلمون از ما مسلمونتر عمل کردن! پیشتاز این مدل خلاقیتها باید ماها میبودیم حداقل بخاطر عقایدمون.
پ ن:
با وجود اینهمه پالس منفی و فشارها و محدودیتهای فعلی اگه تو جامعه گشتی بزنیم میبینیم اوضاع آونقدرها هم که بعضیا سیاه نمایی و جوسازی میکنن خراب نیس.
ملت از چیزا و کارهایی پول در میارن که تصورشم نمی کنیم. و جالبتر اینکه یه تیر و چند نشونه. هم درآمد داره و هم اهداف معنوی، فرهنگی و اجتماعی و...
++ چند وقت قبل گزارشی از تعداد انبوه پرونده های دادگاه ها و معضلات مربوطه پخش شد و ... و مصداقی از پرونده ای که ۳ سال طول کشیده بود و ریشه آن بنا بر گزارش ، فقط مبلغ ۲۰هزار تومن بود که بخاطر گرفتن اون ،مدیر مدرسه ا ی بچه ها رو به اون مدرسه راه نمی داد...!
++ اخیرا هم انتقاد از سیستم آموزشی دوباره سر زبانها افتاده و اینکه شر و ور هایی با رقاصی و کارهایی که با فرهنگ مون که هیچ، با آینده بچه ها هم هیچ سنخیتی نداره تو محیطهای فرهنگی به بچه های از همه جا بیخبر تحمیل میشه.
++ گاهی معطل دیگران موندن، هم اتلاف وقت و فرصت و سرمایه است و هم باعث درگیر شدن دیگران و باز ماندن دیگران از کارهای مهمترشون میشه.
پ ن:
بنظر میرسه بهترین کار، اقدام اهالی همان خوشه های پایین ، و "خود درمانی" اونها باشه. نه ارجاع این مدل امور به اهالی خوشه های بالایی و یا حتا خوشه های کناری. مثلا در مورد پول زور گرفتن از بچه ها، اهالی همون محل و منطقه، یه کتک سیر در حد تنبیه، وقاحت اون مسئول رو تعدیل میکرد. بجای چند سال دویدن بین اتاقهای دادگاهها. یا در مورد این شر و ور ها و رقاصی تو مدارس و کیفیت پایین آموزش، بجای موج سواریهای سیاست بازها و انتظار اصلاح عملکرد ،خودمون آستین بالا بزنیم و خدمت متولیان مدارس بچه هامون برسیم! این جماعت حقوق های سر برجشون در ازای چه کارهاییه؟
نمیگم ما "میرزا رضا کرمانی" بشیم و یا جای قوه قضاییه رو بگیریم. حرف اینه که حداقل منفعل نباشیم.
پست مرتبط: " بعضیا تنبیه لازمن"
فرض اول: پیامبر اکرم صلی الله: به من ایمان نیاورده است کسی که سیر بخوابد و همسایه اش گرسنه باشد....
فرض دوم: رسول اکرم صلی الله در خصوص حدّ همسایگی فرموده اند: تا چهل خانه از رو به رو، پشت سر، طرف راست و سمت چپ، همسایه محسوب می گردند.»
فرض سوم: شرایط وجوب حج:
اوّل: آن که بالغ باشد. دوم: آن که عاقل و آزاد باشد. سوم: بواسطه رفتن به حجّ مجبور نشود که کار حرامی را که اهمیتش در شرع از حجّ بیشتر است انجام دهد،یا عمل واجبی را که از حجّ مهمتر است ترک نماید.چهارم: آن که مستطیع باشد، و مستطیع بودن به چند چیز است...
مسئله: بنظر می رسه کسی که به فرضیات مسئله اشراف داشته باشه، و اونها رو عملی کنه خصوصا با وضع فعلی جامعه، قطعاً از استطاعت حج خارج خواهد شد
++ ... نیکوکارى آن نیست که روى خود را به سوى مشرق و [یا] مغرب بگردانید بلکه نیکى آن است که کسى به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب [آسمانى] و پیامبران ایمان آورد و مال [خود] را با وجود دوست داشتنش به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راهماندگان و گدایان و در [راه آزاد کردن] بندگان بدهد و نماز را برپاى دارد و زکات را بدهد و آنان که چون عهد بندند به عهد خود وفادارانند و در سختى و زیان و به هنگام جنگ شکیبایانند آنانند کسانى که راست گفته اند و آنان همان پرهیزگارانند سوره بقره، آیه۱۷۷