اولی: تعمیرات این مدلی، کار درستی هست و میتونه مصداق اقتصاد مقاومتی باشه.
دومی: این مدل کارها اتلاف وقت هست. وقت انسان ارزشمند تر از این هست که صرف این امور بشه
** کدومش درسته؟
عید پارسال، تو بیابونهای پشت سوله شرکتشون، شهرداری نخاله خالی کرده بود. نخاله ها شامل کاکتوسهای فضای سبز هم بود. یکی از اون ساقه های کاکتوس رو برا خودم برداشتم، مقداریش رو به رضا دادم، یه کارتن بزرگش رو به سید اکبر دادم ولی بیشترش همونجا وسط بیابون رها شده موند.
سرنوشت فعلی ساقه ها جالبه:
* اون بخش که رها شده وسط بیابون: آفتاب داغ در طول تابستون، اون سابقه هارو از پا در نیاورده! الان هم اگه اون ساقه هارو بکاری رشد میکنن!
* اونی که برا خودم برداشتم، بدون هییچ توقعی، بدون کود و خاک درست و حسابی و با آبیاری بسیار کم، رشد قابل توجهی داشته و الان تو مرحله گل دهی هست!
* سیداکبر اون کارتن رو که براش فرستادم همشو فروخت به مشتریهاش!!
* اون بخشی که به رضا دادم تو محوطه پشتی شرکت کاشته بود و تا پاییز در حال رشد و نمو بود. بدون هیچ نگهداری یا حتی آب.ولی یک روز در غیاب رضا، مستخدم شرکت کل محوطه رو تسطیح کرده بود و محوطه پشتی شبیه زمین بایر شنی شده بود. عید امسال از زیر اون زمین سنگلاخ ، با رستاخیزش باز ارادشو به همه ثابت کرد.
مهم نیس "سرگذشت" ما چی باشه، "ذاتِ عمل ما " ارزش مارو اثبات میکنه.
(در پایان گفتگویی در جمع دوستان)...:
من اصلا کاری به حرفای شما و شخصیت افراد ندارم.نمیخام قضاوت کنم یا با شما موافقت یا مخالفت کنم...
من از دیدگاه خودم نگاه میکنم.
رضا رویگری هر کسی میخاد باشه! اون اثر هنری و کاست دهه۵۰ که داد بیرون ناب و خالص بود. ربطی به رویگری هم نداشت . اون فقط وسیله بود. در زمان مناسب و مکان مناسب همه متغیرهای پازل تکمیل شد ،جوری که خودشم شاید تعجب کرد (و دیگه هرگز تکرار نشد)
حامد زمانی هم همینطور. کاری به حواشی نداریم. فقط اون اثر رو ببینیم که ناب و خاص از آب در اومد.
اونا فقط وسیله بودن. تقدیر بنا به هر دلیل اونها رو لایق دید وسیله باشن برای خلق اون اثار.
و این موضوع وسیله بودن،شامل همه چیز میشه. اینکه فلانی، تنهایی نگهداری والدینش رو عهده میگیره و خیییلی سختیها رو بجون میخره و حتا ظاهرا از زندگی خودشم عقب میوفته، ارزشمنده و باید شاکر خدا باشه که لیاقت بهش داد وسیله امر خاص شد. نه تنها منتی نباید بذاره که باید شاکر هم باشه. برای توفیق وسیله بودن.
موفقیت، یعنی توانایی "نه" گفتن، به موقعیتهای " ظاهرا عالی".
پ ن:
این موقعیتها میتونه شغل، خانه و دارایی، سرمایه گذاری، ازدواج، تحصیل یا... باشه