قرار بود دیروز، جمعه، تشییع جنازه من باشه، امروز هم خبر فوت من به محل کارم برسه، اما در هر دو مورد دوستانم به دیدار حق رفتند و داغشان بر دلم سنگینی میکند
+ محمد بامداد جمعه سکته مغزی و قلبی کرد، مرتضی هم طی یک تصادف رانندگی از دنیا رفت. درحالیکه من پنجشنبه هفته قبل تا لب مرگ رفته بودم و برگردانده شدم:(((
+ قدر خودمون، عمر و فرصت هامون و عزیزان و دوستانمون رو بیشتر بدونیم
این مدت اینقدر خبر بد شنیدیم و دیدیم که پوست کلفت شدیم چجوری زیر بار این همه مصیبت همچنان زنده ایم که ما را به سخت جانی خود این گمان نبود...
خدا بهتون صبر و سلامتی بده....
اشاره قشنگیه..



مرا به سخت جانی خود این گمان نبود....
همه ما انگار پتانسیلهای ناشناخته زیییاااادی داریم..
ممنون از دعا خوب شما
شما هم همینطور
سلام .خداروشکر کنین بابت زنده بودن هرلحظه دنیا غنیمتی گرانبهاست که بادست خودمون نابودش میکنم .فرصتی به ما داده شده بتونیم خودمونو درست کنیم وبرگردیم ان شا الله .
خداوند دوستانتون رو قرین رحمت ومغفرت خودش کنه واقعا وجود ادم لبریز از حس غریبی میشه وقتی حس میکنی یه روزی توهم باید به اونها بپیوندی .تا سالمی واتفاقی نیفتاده یادمرگ نمیکنی اما وقتی میبینی دوروبرت تک تک مثل برگ خزان میریزن ومیرن کم کم باورت میشه که توهم باید خودتو جمع وجور کنی .خدابهتون سلامتی وعمر باعزت بده وامیدوارم که یکی از بهترین وبا ارزشترین رفتنها بعد 120 سال ان شا الله شهادت نصیبتون بشه .
سلام علیکم




بله واقعا .درست میفرمایین. خدا همه گذشتگان رو رحمت کنه.
انشاله بهترین تقدیر هم برای شما رقم بخوره.
شهادت بنظرم اوج منت خدا باشه بر سر ماها. صیاد شیرازی تو ۵۵ سالگی شهید شد، سردار سلیمانیها و طهرانی مقدمها و چمرانها و...
خوش به سعادتشون
دور از جون شما
البته حقه و دیر یا زود قسمت همه میشه. انشاله اون لحظه، اول راحت و سعادتمون باشه.
کم پیداشدین. دستی بر قلم ببرین