در ادامه پست قبل:
مریدان رهبر در خارج از کشور، اعتقادشون راسخ تر از ماست. بیشتر از ماها گفته های رهبری رو لازم الاجرا میدونن و اون رو رو چشم میزارن. اونا دلگرم مسلک رهبرن. مصداق عملی " از تو، به یک اشاره، از ما به سر دویدن".اخیرا رهبر گفته باید قوی بشیم. ما طبق معمول یه حرف قشنگی شنیدیم وتایید کردیم. اما برای امثال تهرانی مقدم ها و حاجی زاده ها، ننگ و عاره که حرف رهبری زمین بمونه . و با تلاشی مضاعف و عزمی جدی برای اجرایی شدنش رقابت میکنند.
دیدین این افرادی که انقلابی خالص هستن وبی توقع و بی حاشیه کار میکنن، آبروی انقلاب و رهبر چقد براشون مهمه؟ دغدغشون اینه که هر موقه پیش رهبر میرن، دستشون پر باشه و خوشحالش کنن. مثلا برای سالروز تولد انقلاب تلاش میکنن، برنامه ریزی میکنن که مثلا سال دیگه۲۲ بهمن چه دستاوردی ارائه کنیم که رهبر و مردم خوشحال بشن. تمام فکر و هدفشون اینه که به جامعه اسلامی احساس عزت و غرور تزریق کنن.
اینحرفها برای کلاس انشا و یا صورتجلسه کنفرانس و همایش نیس. یه دور همی شب یلدایی خودمونیه! یعنی مخاطب ، حزب بازی و سیاسی بازی و... نیس،مخاطب ، خودماها و زندگی شخصی ماست. مصداق عملیش هم لزوما تو سیاست و انتخابات و.. نیس، همین خونه و مدرسه و محل کار خودمونه. مثلا بابت مناسبتهای مختلف. ما که ادعای انقلابی بودن نداریم، اما حرفم اینه که ما ها، در مورد عقاید و انقلاب و اسلام پیشکش،آیا در زندگی شخصی هم اینجور هستیم!؟ یعنی برای عزیزانمون ( پدر، مادر ، همسر، ...) این مدل توجهی داریم؟ مثلا برای روز مادر برنامه یا سورپرایز تعیین میکنیم ؟ یا نه تو بهترین حالتش فقط برای رفع تکلیف چند روز قبلش یه گلی، شیرینی سر راه میخریم ببریم.
اینها چیزهای جدای از هم نیستن! کسی که در زندگی شخصیش تقید و جدیت داره، میتونه تومرحله بعد مدعی بشه و برای دیگران هم مفید عمل کنه.
سلام بر متر سنج عزیز
میگم خیلی قشنگ تحلیل میکنی و از مسائل آگاهی چرا نماینده مجلس نمیشی ؟
سلام بر مهندس گرامی



نخبه:
نه به اندازه شما: