+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک
+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک

اضافه بار

گاهی اوقات آدم به خودش میاد، با خودش سبک سنگین میکنه، یه سوالایی از خودش میپرسه. مثلا چند وقت قبل من از خودم پرسیدم چرا کیفم انقدر سنگینه؟ اصلا لزومی داره با خودم حملش کنم؟ محتویاتشو ریختم بیرون و خیلی از اسناد و اشیای اضافی تاریخ گذشته نمایان شد. یا دسته کلیدی که توش  سنگینی میکرد.مسئول  زندان ابوغریب هم انقد کلید نداره! 

کشیدن بارای اضافه نشونه ضعف سیستمه، ضعف مدیریت و برنامس. این بارای اضافه، وسایل و شلوغ کاریای دور وبر، افکار ورفتارو کارهای اضافه، همه باید تصحیح بشن.

  تل انبار شدن کارای عقب مونده، کتابای تو نوبت مطالعه، طرحهای نیمه کاره و حتا همین پستهای چکنویس تو نوبت انتشار همه و همه، هم نشونه لزوم تصحیح مسیره . چون هم فی نفسه مسیر غلطیه و هم مانع و هم بار اضافیه برای برگشت به مسیر درست.

پ ن:

 با وجود توسعه انواع مسنجرها و کانالهای رنگارنگ و ... باز یاد وبلاگهای تعطیل و یا نیمه تعطیل برخی دوستان ادمو دچار افسردگی میکنه. هیچ چیز جای وبلاگ نویسی و رفقای وبلاگی رو نتونسته پر کنه. برای بار چندم میخام حمله کنم به یادداشتای چکنویس و اونا رو پابلیک کنم. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد