+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک
+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک

بچه


++ به جای "جدل" با بچه ها ، باید اونا رو "مدیریت" کرد.

++ "گودزیلا " پاشو تو یه کفش کرده بود و هم بزرگترا و هم ، هم سن و سالاشو عاصی کرده بود.  بجای مخاطب قرار دادن مستقیم اون، خطاب به یکی از بچه ها یواشکی گفتم: این شکلاتا رو به کیا باید داد؟!! جوری گفتم که مثلا نشنوه اما میدونستم میشنوه. "گودزیلا" شنید و کلا یک دندگیاش یادش رفت و تمرکزش از کاری که میکرد از بین رفت و راحت دور خورد:)))

++  برخی بزرگترا هم بچه اند. والدین، رئیس ، اساتید، مدیر و مسولین و... هم ممکنه کودکانی باشن که فقط از سر بچگی واکنش نشون میدن نه از سر عناد و ذات بد. باید اونا رو هم مدیریت کرد. اونا رو زیاد جدی نگیریم. اونا معاویه و عمر عاص و "دشمنان دانا" نیستن. فقط بچن.

مصادیقش برا من : "شعبانی"، "اهالی"،  "نگد" و... در محیط کاری و بسیاری از بزرگان و اقوام:))

نظرات 2 + ارسال نظر
مهدی سه‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1397 ساعت 08:10 ب.ظ http://bivatan.blogsky.com

بنده خدایی نوشته بود که انسان، ماشین نیست که راهکارهایی که رو یکی جواب میده روی بقیه هم جواب بده. ولی به نظرم اینطور مدیریت کردن و روش هاش همیشه جواب میده...

سخت هس ولی چاره ای نیس...

مهسا.م پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1398 ساعت 07:43 ب.ظ http://1modirjavan.blog.ir

خیلی موافقم با این پست.خیلی....
دقیقا یاد یکی از اساتیدم افتادم که خیلی وقتها مثل یه پسربچه ی لجباز میمونه :)))


متاسفانه گاهی فرمون کار ها رو میدن دست این بچه ها...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد