++ به جای "جدل" با بچه ها ، باید اونا رو "مدیریت" کرد.
++ "گودزیلا " پاشو تو یه کفش کرده بود و هم بزرگترا و هم ، هم سن و سالاشو عاصی کرده بود. بجای مخاطب قرار دادن مستقیم اون، خطاب به یکی از بچه ها یواشکی گفتم: این شکلاتا رو به کیا باید داد؟!! جوری گفتم که مثلا نشنوه اما میدونستم میشنوه. "گودزیلا" شنید و کلا یک دندگیاش یادش رفت و تمرکزش از کاری که میکرد از بین رفت و راحت دور خورد:)))
++ برخی بزرگترا هم بچه اند. والدین، رئیس ، اساتید، مدیر و مسولین و... هم ممکنه کودکانی باشن که فقط از سر بچگی واکنش نشون میدن نه از سر عناد و ذات بد. باید اونا رو هم مدیریت کرد. اونا رو زیاد جدی نگیریم. اونا معاویه و عمر عاص و "دشمنان دانا" نیستن. فقط بچن.
مصادیقش برا من : "شعبانی"، "اهالی"، "نگد" و... در محیط کاری و بسیاری از بزرگان و اقوام:))
بنده خدایی نوشته بود که انسان، ماشین نیست که راهکارهایی که رو یکی جواب میده روی بقیه هم جواب بده. ولی به نظرم اینطور مدیریت کردن و روش هاش همیشه جواب میده...
سخت هس ولی چاره ای نیس...
خیلی موافقم با این پست.خیلی....
دقیقا یاد یکی از اساتیدم افتادم که خیلی وقتها مثل یه پسربچه ی لجباز میمونه :)))
متاسفانه گاهی فرمون کار ها رو میدن دست این بچه ها...