کتاب هارتمان / صفحه 210
عده ای از سربازان نیمه مست مثل وحوش به زنان و دختران اسیر آلمانی حمله برده و ...تمام این اعمال در طول شب ادامه داشت... در روشنایی صبحگاهان روز بعد بسیاری از آلمانها زنده نبودند، برخی رگهای خود را بریده بودند و بسیاری زن و بچه هایشان را با دست خفه کرده بودند و خودشان خودکشی کرده بودند...
روز بعد ناگهان این اعمال با حضور ژنرالی متوقف شد. او دستور داد افسران از درجه داران جدا شوند، و زنان تحت حمایت افسران قرار گیرند... سه نفر از سربازان که از عوامل اصلی فجایع بودند مورد شناسایی قرار گرفتند و بلافاصله در حضور همه به دار آویخته شدند...این دستور اثر عجیبی کرد و همه چیز آرام شد!
پ ن:
برا کشور خودمون این مدل رفتارها قبلا هم جواب داده. مثلا تو اون بل بشوی اول انقلاب .
سوال اینجاست چرا اقدامی نمیشه؟ مثلا برای دله دزدیای کوچیک تلفنی و پیامکی و یا کلاه برداریهای سایبری، اگه به شماره موبایله که قابل پیگیریه. اگرم به شماره حسابه باز همینطور. "توهم توطئه" میگه فعل "خواستن" وجود نداره!
چقدر وحشتناک ...
فعل خواستن کاش وجود داشت
شاید هم سفره بودن...