اولی: (با حالت سرزنش) ، تو که خبر داشتی پوشک گرونتر خاد شد ،خب بیشتر میخریدی...
دومی: ( با خونسردی)، چقدر بیشتر؟! فرض کن کلی خریدم و گذاشتم گوشه خونه. بلاخره تا کی؟ والا این کارا زرنگ بازی نیس.
اولی: اگه فردا گرونتر شد، چیکار خواهی کرد؟
دومی: هرکاری بقیه مردم عادی انجام بدن! منم جزیی از اونام. همونکارو خواهم کرد.داشتن رانت و...که زرنگی نیس.
پ ن:
حکایت صفهای بنزین موقع اعلام گرونی بنزین دولت فخیمس. یه باک جلوتر بودن خوشحالی داره؟!! در ابعاد دورتر صف کشیدن برا خرید ماشین هم همین داستانه.یکی از دوستان مثال بی ادبانه ای دارد: اصل مسئله رو گذاشتیم کنار، با همدیگه رقابت میکنیم سر یه تیکه استخون!
تاوقتی مردم همدیگه رو رقیب ببینن همین آش و کاسس. تقدم منافع شخصی بر جمعی .
*جهان هستی، تمام وسائل مورد نیاز رهائی و نجات را، در اختیار
تو قرار داده—ولی دقت کن. چون این وسائل، برای نجات یک نفر
است.
عمدا مردم رو ابنجوری بار اوردن که مجبورشون کنن اوناهم درسطح خرد احتکار کنن.من خودم اوایل بیش از نیاز خرید میکردم اما واقعا دیدم هم خودخواهیه وهم یه جور دامن زدن به این اوضاع .
خودمم نفهمیدم چه نطقی ایراد کردم .ولی خب دلم سوخته دیگه
منم یه عضوی از این جامعه ی مریضم
گرونی ها هم که واویلاست روزبه روزم بیشتر میشه ومعیشت مردم تنگ تر .مثل سلولیهایی شدیم که یه تیکه نون دستمونه ونصفشو خشک میکنیم برای روز مبادا .اما روز مبادا همون نون خشک دندونمونو میشکنه.
سلام

شاید بگن توهم توطئس،اما منم حس میکنم جریانی هست که برا منافع و خودخاهیهاش،جهتمون میده به این سمت فکر کردن.
مثالتون جالب بود
افراد خاصی هستن که کلا رزاق بودن خدا، غنی بودن کشور، پتانسیلهای داخلی و عزت نفس رو آگاهانه به تمسخر گرفتن
. خدا لعنتشون کنه.