فرقی نمیکنه. مصاحبت چند ساله باشه، یا چند دیالوگ ساده و کوتاه، و یا متن نوشته ای.
برخی افراد از این توانایی برخوردارن که میتونن ساعتها ما رو سرگرم کنن و یا حتا بخندانند. شاید ساعتها با حرفا و رفتارهاشون بی اختیار بخندیم. فرقی نداره تو جمع دوستانه، فامیلی، دانشجویی یا کوچه بازار و یا فضای مجازی، تلگرام، اینستا یا متن وب.
در حضور این جماعت اختیار که هیچ،عقل و منطق هم به حاشیه رونده میشه. البته این هنرخاص و به نظرم توانایی خدادادی این مدل افراده و لزوما ربطی هم به سواد و جایگاه یا شغلشون نداره.این ادما شبیه جوکهای بی ادبانه هستن. یه خلاقیت خنده دار در جایی نادرست.
مصادیق این مدل افراد رو حتما شما هم سراغ دارین. بین فامیل، همکلاسیها، همکار ان و همسایه ها و...
گاهی آدم مکث میکنه، به زمان سپری شده نگاهی میندازه و از خودش میپرسه آخرش که چی!؟ چه فایده ای داشت؟صرف خوش بودن کفایت میکرد؟! درسته سرگرم شدیم،خندیدیم، اما اولا به چه قیمتی؟ توهین یا تمسخر دیگران؟ عمر و فرصت دود شده؟ دوما تهش چی داشت برای من؟! چیزی یاد گرفتم!؟ تجربه ای یادم داد؟ به رشد من کمکی کرده ؟ وقت و زمانی که گذراندم مفید بود؟!
من به این جماعت میگم " افراد ویزیتور صفت" یا "سرکاری". ویزیتور صفتی یه نقاب ظاهری جذاب ارائه میده ولی هدف اصلی، خودخواهی و اخذ پورسانته.
نه اینکه ازشون بدم بیاد. اتفاقا خیلی هم دوستشون دارم ولی حسرت میخورم که چرا اینهمه هنر و استعداد بدون بازدهی مفید هدر میره.
پ ن: پیشنهاد میکنم شما هم افراد دور و برتونو پالایش کنین و در مورد هرکدوم از اونها از خودتون بپرسین این فرد در رشد و کمال من موثر بوده؟ چیزی یاد من داده؟