+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک
+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک

دکترهای قدیم

تصویر بالا از کتاب علوم اول ابتدایی رو بچه های دهه 60-70 خوب یادشونه... داستان تصویری مراجعه یه دکتر به بالین بیمار...

حالا چی شد که یاد این عکس افتادم:

توفیق اجباری بود با چند نفر همسفر شده بودیم. کل همنشینی ما یکی دوساعت بیشتر نشد اما انگار سالها میشناختمشون... اون پیرمرد پیر زنها که دلشون از ما جوونتر ها خیییلی جوونتر بود با همدیگه مشغول صحبت بودن و  ما هم دزدکی گوش میدادیم...آدم به صفا و نشاطشون حسودیش میشد!

صحبت از اقتصاد و اوضاع فرهنگی و خلاصه همه چی بود. و جالب اینکه بدون هیچ سواد آکادمیک یا ادعای حزب بازی و ...خالصانه و از روی واقعیات زندگی صحبت میکردن...و واقعا آموزنده بود و جالب.مخصوصا اونجاها که از گذشته ها تعریف میکردند..

یکیشون میگفت اون قدیما یه دکتر پاکستانی بود با همه اهالی  رفیق شده بود و حتا خانواده های همه رو میشناخت و حتی تا همین اواخر هم از پاکستان جویای احوال اهالی شده بود!!! میگفت اونزمونا حتی ساعت 2-3 شب کسی حالش بد میشد خودش پیاده پا میشد میومد بالاسر مریض...همه دوسش داشتن و اصلا  سنی بودنش مانع دوستیهای متقابل نبوده...قیافشم یه چیزی تو مایه های همون تصویر بالایی یخورده سیه چرده تر! اینحرفا رو که میزد دیگران تایید میکردن و یکی از پیرزنها (پیر که نه،     بگیم پا به سن گذاشته)  در تایید حرفش گفت:همین هفته قبل حاجی$$ (منکه نمیشناختمش اما قطعا منظورش شوهر مریضش بوده) قلبش درد میگرد ساعتای9-10شب میبرنش دکتر...از دربون جلو در تا خود دکتره انگار گناه کبیره کرده باشی ! و با منت حوالمون کردن به فردا صبح!

یاد آخرین مراجعم به پزشک عمومی افتادم. تا اون روز ندیده بودم یه پزشک با اون همه آرایش غلیظ و موهای افشان و رنگ مو و ناخنهای اون مدلی... شاید دختر خوبی بود اما دکتر خوبی نبود...ترجیح میدادم اون دکتر سیه چرده پاکستانی روی اون صندلی بود...

 خودمونیم...مشاغل پزشکی با تمام پول و تجارتی که دارن نچسبن!

صد رحمت به رشته های تولیدی و فنی و وحتا تحقیقاتی و ازمایشگاهی...

راستش منکه دلم نمیخاد بشینم تو یه اتاقو ملت پشت در برام کارت بکشن..این سبک طبابت منزجر کنندس. ترجیح میدم کاری کنم یه عده نون حلال ازش بدست بیارن تا...

پ ن:
+ دوستان با یه سرچ ساده میتونین نسخه pdf اون کتابهارو تهیه کنید. درس ها و نکته های قشنگی داره
+ البته که تو جماعت پزشک هنوز عده ای دلسوز هستن و منظور ما مطلق نبوده..
نظرات 7 + ارسال نظر
بانو(: شنبه 27 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 10:43 ق.ظ http://banolabkhand.blogsky.com

فک نمیکنم پزشکا هم بشینن تو اتاق و منتظر کارت کشیدن بیمارانشون باشن،کمی کم لطفی میکنید(:

بله حق باشماس..ولی متاسفانه اکثریت رفتن به اون سمتا...

سپیدار شنبه 27 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 12:12 ب.ظ

سلام
اینو هم اضافه کنید که یه عده ازشون مغرور و بداخلاق و پر ادعا هستن و فقط پول ویزیت رو میشناسن چند وقت پیش به خاطر حساسیت، چشمم قرمز شده بود رفتم پزشک متخصص چشم،
بماند که حدود دو ساعت تو مطب منتظر بودم بعدش که رفتم تو اتاق دکتر انگار سینما بود ده بیست نفر بیمار هم تو اتاق دکتر نشسته بودن با پرداخت ۲۴ تومن پول ویزیت دکتر فقط سر جمع یک دقیقه معاینه و نسخه نوشت اونقدر هم عجله داشت که سوال هایی که تو ذهنم بود و میخاستم بپرسم یادم رفت نمونه های زیادی از این بدتر رو هم دیدم که ترجیح میدم نگم

سلام.
بله متاسفانه...
اما ما مردم هنوز امیدشو داریم که دوباره اوضاع بهتر بشه..

niiil jooon شنبه 27 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 12:29 ب.ظ http://paleez.tk/

آدم ها دنبال خوشبختی می گردند اما خوشبختی پیدا کردنی نیست ساختنی است... سعادت و خوشبختی رو براتون آرزومندم... خوشحال میشم به منم سر بزنین نیومدین هم اشکال نداره بازم ممنون موفق باشی
96548

قابل توجه همه دوستان و مخاطبان. این مدل کامنتهارو از همون اول شیفت دیلیت کنین...این کدی که پایینش خورده نشونه تبلیغی و اسپم بودنشونه..
نه تنها روی لینکش کلیک نکنین بلکه چشم بسته پاکش کنین..

لحظه یکشنبه 28 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 01:40 ق.ظ http://life-me.blogsky.com/

پدر مادر منم از خاطرات دکترهای پاکستانی و هندی قدیمی دارند.
باید یادمان باشد اون دکتر ها هم آدم هستند. توقع در همون پزشک عمومی کفایت میکنه!
شاید هم دکتر خوبی باشه! قضاوت از روی ظاهر همیشه درست نیست آخه!

چیزایی که ما از پاکستانیا و..میشنویم انگار دلسوزتر از بعضی خودیها بودن...
همش هم به ظاهر که نبود..طبابتش رو هم دیدیم..
البته بقول یکی از دوستای بسیار گرامیم: بعضیا انقد شعور ندارن که بدونن هر کاری مربوط به جای خاص خودشه...آرایش و قروفر جای خودش،انجام وظایف هم جای خودش

سپیدار دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 12:19 ق.ظ

سلام
یادم رفت اینو بگم آقای مترسنج که هنوز من نفهمیدم چه ارتباطی با پزشک شدن و مانتویی شدن اونایی که چادر داشتن هست و ارایش کردن اونایی که قبلش اصلا اهل آرایش نبودن
نه نفر از دوستام که پزشکن دقیقا این جور مدلی شدن و سایر افراد فامیل و آشنا

سلام استاد
نظام درمانمون خودش مریضه!
بعضی ما آدما شناگرای ماهری هستیم آب نبوده دم دستمون..خدا عاقبتمونو بخیر کنه...
شیعه علی هستیم تا وقتی که معاویه برامون سفره ننداخته باشه!
نه فقط دکترا که خیلی مناسب و شغلها یه عده ای رو میبره تو توهم...
یلدات مبارک

نسیم جمعه 3 دی‌ماه سال 1395 ساعت 02:13 ب.ظ http://www.kharnebesht.blogsky.com

به دین و مذهب ربطی نداره در هر قشری بی شرف پیدا میشه .مذهب چیه؟فکر می کنید چند درصد اکتسابیه؟؟فقط یه سری ورد موروثی.همین

بله درسته...
البته محوریت حرف ما چیز دیگه ای بود..

بهزاد جمعه 3 دی‌ماه سال 1395 ساعت 05:37 ب.ظ

اصلا دکتر شدن بخاطر پول .انتظار بیشتری نمیشه داشت

متاسفانه اکثریت همونجوره که میگی..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد