یکی از راههای رسیدن به آرامش ، همزبونی آدمهاست. دل آدم اروم میگیره وقتی میبینه با دیگران دغدغه مشترک داره و...
یکی از دوستان در مورد چیستی خدا مطلبی مطرح کرده بود...البته قرار نیس در مورد اون سوال وارد جزییات بشیم و جوابی هم براش نداریم ...
فقط از اون سوال بزرگ، چنتا پله میایم پایینتر و از خودمون میپرسیم خدا پیشکش، از کارای خدا هم نه، از کارای مخلوقاتش سر در میاری؟
از آدم که مثلا اشرف مخلوقاتشه تا مخلوقات به ظاهر ساده تر....یا اصلا یه موجود کامل هم نه، بخش ناقصی از یه موجود بظاهر ساده...مثلا عملکرد سلولهای کلروفیلدار در تبدیل فوتونهای نور به ATP .
این مطلب و کلیپ شبیه سازی شدش شاید براتون تکراری باشه اما مثالیه برای اقیانوس سوالات ما که یکی از قطره هاش مارو غرق میکنه...(البته با یه جستجو هم میتونین کلیپهای اصلی عملکردش رو هم پیداکنین. مثل این )
سلام
حرفی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند
عالی بود
سلام استاد
همدلی از همزبونی بهتره...
و همون جمله ایکه به لحظه هم گفتم:
آگاهانه ترین حرف ادمیزاد،اقرار اون به نااگاهیه
حتی از کارهای خودمون سر در میاریم؟
ما هنوز نتونستیم خوذمونو درست بشناسیم ! پر از مشکلات عجیبی هستیم که مشکل اصلیشم خودمون و رفتارهامون هست!
خدا رو بزاریم کنار خودمون از بالا به خودمون نگاه می کنیم خودمونو نمیشناسیم... که حالا میخواییم خدا رو تحلیل کنیم!
واقعا همینطوره که میگی...
ما ادما عادت کردیم تو هر کاری که بهش اگاهی نداریم فزولی کنیم و بدتر اینکه نظر بدیم...
بقول اون جمله معروف: آگاهانه ترین حرف ادمیزاد،اقرار اون به نااگاهیه!
سلام.لطفااگر وقت کردید به وبلاگ من حقیرهم سری بزنید.خیلی ممنون