هیچوقت نتونستم درک کنم افرادی رو که برای یه مقدار تخفیف جزیی کلی چونه میزنن و یا افرادیکه به هزار مغازه سرک میکشن تا از ارزونترین خرید کنن...درسته عقل اقتصادی خوبه ولی آدم سرمایه های بزرگتری هم داره که اونا رو هم باید لحاظ کنه. مثل وقت ، عمر، اعصاب ،شخصیت و...
یه کاری پیش اومد که مجبور بودم کنار مغازه رفیقم یه مقدار معطل باشم. مغازه ای مشرف به خیابون منتهی به یه تقاطع. تا کارای رفیقم ردیف بشه منم محو تماشای وسایل نقلیه عبوری بودم...یاد دوران افسری راهنمایی رانندگی افتادم...اون موقه ها هم تو ذهنم مردم خیابون رو آنالیز میکردم. (در حد خودم)
همه جور آدمی با همه جور تیپ و قیافه ای...از ماشینای مدل بالا، تا موتور و دوچرخه...
میشد از قیافه، رفتار، برخورد با سرنشینها، نوع لباس، حتی نوع آویز آینه جلو و...در مورد طبقه فکریشون حدسهایی زد...
مقصد خیلیاشون از رفتاراشون معلوم بود. بعضیا میرفتن درمونگاه، بعضیا میرفتن سر کار،بعضیا بچه ها رو میبردن مهد یا مدرسه، بعضیا غریب بودن و مسافر.... بعضیا هم تقریبا میشد گفت اومدن فقط یه دوری دوری بزنن و...
مثلا دختر هایی که از زلفای رنگ و وارنگ و آویزونشون معلوم بود تو زندگی غم و غصه ای ندارن یا اگه دارن اون غمها در برابر غمهای اکثریت اجتماع "جوکه"! یا پسرهاییکه ...
سوالای مختلفی بذهن میرسه. ایا این جماعت حال بقیه رو درک میکنن؟ درک میکنن بعضی افراد هستن که به پولی به اندازه پول توجیبی اونا نیازمندن تا نیازهای اولیه زنده موندن رو باهاش تامین کنن..؟! اینکه چقد این حیوانات در " تولید ملی کشور" نقش داشته یا دارن...؟ اینکه بازدهی اینا چه حد بوده که به این سطح رفاه رسیدن..؟اگه حلال بوده که نوش جونشون...
اما فک نکنم ...من ادمای زیادی رو میشناسم که حلال کار میکنن و لی هیچکدوم به این سطح نرسیدن و چشم انداز نسلهای بعدی اونها هم امیدبخش نیست....تو این افکار بودم که یهو سرو کله آقای "شین" پیدا شد! منو ندید و از خیابون گذشت...با یه موتور پکیده زوار در رفته..!!! "شین" یکی از سرمایه داراییه که این اواخر باهاش آشنا شدم. با امثال اون قبلا هم برخورد داشتم. تز این آدمها اینه که میگن: حیف سرمایه و پوله که آدم راکد بزاره بمونه. اینکه خونه یا ماشین فلان بخری و اون سرمایه در گردش رو تبدیل کنی به یه سرمایه مرده! عقیده های جالبی دارن، "خوشی" رو تو این می بینن که از بقلشون یه عده ای آبرو مندونه نون حلال در بیارن...
ادم وقتی ظاهر کار رو میبینه واقعا میمونه چی بگه. ایا این ادمارو باید تحسین کرد یا تحقیر.... اما با شناختی که من از امثال اونا دارم هیچ برچسب خساستی به اونها نمیچسبه. خودم دیدم چه وام های قرض الحسنه و چه کار افرینیهایی که نکردن...
پ ن:
این عکس موتورشه!
من هم یه وقتایی چونه میزنم،،، اما نه خیلی زیاد،،،، اما نه برای چیزای ساده،،، برای چیزایی که گرون میخرم،،، هرچند که یه وقتایی برای همون چیزای گرون هم چونه نمیزنم،،
اینو خوب اومدین که:این حیوانات "در تولیدات ملی کشور"چه نقشی دارن،،،، البته اینم بگم که این حیوانات مختص ایران نیستن و همه جای دنیا دیده میشن،،، از این حیوانات کله پوک،،،
من هم با افراد مثل آقای شین برخوردم،،،اما یا خدا، این چه موتوریه که داره،،،این شینی که من میشناسم حداقل یه درست حسابیشو داره البته از نوع دوچرخه اش،،، آیکون خنده،،،
سلام.
ممنون از نظر خوبت.
بله حیوون کله پوک همه جا پیدا میشه!
:)) موتور خودشه! خیلی وقت بود میخاستم ازش عکس بگیرم فرصت نشده بود. تا این اواخر که بیرون از شهر دیدمش و یواشکی عکس موتورشو گرفتم:)
خدا زیادشون کنه این "شین" ها رو:)
سلام
به نظرم اینجور آدما خیلی کم شدن . به ندرت اتفاق میوفته دیگه کسی به فکر کس دیگه باشه
سلام. حق با شماست . اما میدونی چیه! این ادما همیشه چراغ خاموشن، راحت نمیشه دیدشون(شایدم خودشون نمیخان دیده بشن)یعنی میشه هنوز امید داشت به جامعه با ظاهر سیاه
به افکار بستگی داره.
من ترجیح میدم امکانات زندگی خوبی برای خودم و عزیزانم فراهم کنم.درکنارش کارافرینی و کمک ب دیگران!
من خوب بودن در بی امکانات بودن نمیبینم...من لیاقت بهترین زندگی دارم.وقتی بخودم احترام بزارم.میتونم ب دیگران هم احترام بزارم.
وقتی ب فکر سلامتی خودم باشم میتونم عمیقا بفکر سلامتی دیگران باشم و حسرت نخورم..
اما درمورد پاراگراف اول......بیاین لطفا ب پدر بنده بگین.برای من اصن قابل درک نیس.فابل هضم نیس..
خب اونکه البته...
بقول قرائتی: اسب حضرت عباس هم یونجه و جو میخاد(بی مایه فطیره) منم نخاستم بگم زندگی باید درویش مسلکی باشه... یا اینکه بخان به افراد یا خونواده خودشون کمبودی تحمیل کنن...
یه مثال بزنم شاید رفع سوئ تفاهم شه: به یکی از این سرمایه دارا گفتن چرا مث بقیه نمیری شمال تهرون خونه بخری و راحت باشی...؟به بکی دیگشون طعنه زده بودن چرا مدل ماشینت فلانه...؟
امکانات تا حد رفع نیاز خوبه.منم نگفتم کسی بفکر سلامت خودش نباشه و..
مثلا ایشون ترجیح داده بجای داشتن یه مدل ماشین بالاتر وام ازدواج مناسبی در اختیار کارمنداش بذاره...
البته اینحرفا رو خودتون بهتر میدونین و خاستم کسی دیگه از حرفامون سوئ برداشت نکنه...
کاشکی یکی از این موتورای پوکیده هم خدا قسمت ما میکرد کارآفرینی هم میکردیم
ایشون قشنگ میتونست یه ماشین شیک سوار بشه اما ترجیح داده با پولش دل چنتا جوون رو شاد نگه داره و ...
خدا قسمت همه کنه
هرکس دنبال چیزی هست که نداره. یکی ثروت زیاد و هرچی بدست میاره طمعش بیشتر . یکی هم دنبال شاد کردن و هر کاری میکنه داره با خدا معامله میکنه. دل خیلی خیلی بزرگی میخواد.
پایدار باشند ایشون:)
قشنگ گفتی
همه پایدار باشیم:)
خب آدم باید ببینه با چی دلش آروم می گیره
من خودم به شخصه فک نکنم بتونم انقدر دله بزرگی داشته باشم سرمایمو اینجوری وقف دیگران کنم
ولی خب اینجور آدما ارامیششون تو اینجور چیزاست؛و خوشبحالشون؛)
بله واقعا...
اما حس میکنم یه سوئ برداشتی میشه ...و وان اینکه این آدما لزوما وقف عام نیستن و خیریه راه ننداختن که الکی فقط کمک کنن...اینا با کار افرینی مردم رو کمک میکنن. هدف اصلیش شاید شرکت خودش باشه اما این هدف رو قشنگ اجرا میکنه(مثلا همه جوره با کارمنداش رفیقه..)هم شرکتش رشد میکنه،هم کارش خیرمندونس
"دختر هایی که از زلفای رنگ و وارنگ و آویزونشون معلوم بود تو زندگی غم و غصه ای ندارن"
با این جمله خیلی مخالفم...خیلی هاشون غم و غصه هاشون رو زیر و اون ارایش پنهان میکنند !
خیلی هاشون خیلی وقته طعم ارامش واقعی رو نچشیدن!
موضوع بحث ما رفاه و وضع اقتصادیه...منم گفتم اگه درآمدشون حلاله که نوش جونشون...
حالا اگه یه نفر تو اوج رفاه اقتصادی دچار بحرانهای روحی و ...باشه بحثش سوای موضوع این پسته...
خیلی باحالی از موتورشم عکس گرفتی؛)))))
موتورش نشونه عمق فاجعس!:)
راستش اون اوایل خودمم باورم نمیشد!وقتی هم مطمئن شدم از یه سال قبل تا حالا میخاستم عکس موتورشو بگیرم فرصتش پیش نیومده بود:)
آره موتورش خعلی داغونه؛)))
:))
اعصاب چونه زدن ندارم
مثل خودتم
سلام برشما




چونه نزده ؛تخفیف گرفتن خیلی خوبه.
ولی خب اکثر مغازه دار ها به علت پرداخت مالیات وبرق و تلفن....میکشن رو اجناس...بعد همون جنس رو دوست فوق لیسانس (اما دست فروش خانم) مون ؛کنارخیابون مفت میفروشه..یعنی روسری 50تومن رو 15تومن میشه خرید
اگه به انگشت های تصویری که لحاظ نمودین دقت کنید؛همون قدر تخفیف خود به خودی هم لحاظ میشه!
+ببخشید ما گزافه گو هستیم.
سلام بر بانوی ادبیات



بله حق با شماست...
ممنون از اشارتون:)
نفرمایین.فرمایش شما محترمه