از تعطیلات قبل از عید نوروز تا الان درگیر پروژه ایم...
رفیقم میگه: چقد گفتم این پروژه به هزینش نمی ارزه، حالا دوباره اومده میگه: .. ای عزیز جان شنیدی؟/ به عمق حرف های من رسیدی؟ (بیت عاریت گرفته از شعر مجرد کیف میکردم حسابی)
برای بار هزارم ایمان آوردم که از هر بدی، بدتری هم هست، پس باید شاکر بود!
* یه تئوری هس که میگه اگه تهرون با خاک یکسان بشه (تو زلزله سال 97 یا طی آزمایش بمب اتمی یا...) مشکلات کشور حل خواهد شد!
میخوایم با تحلیل علمی اثبات کنیم که خواهد شد و بعد با استدلال ثابت خواهیم کرد که نخواهد شد!!!
چون بحث کارشناسیه باشه واسه پست بعدی.
*نمیدونم اون همکار میز آخری چقد باید شعر تکراری گوش کنه تا به اشباع برسه (ماها که فوق اشباع شدیم) همه فشارها و مجهولات پروژه به کنار، تحمل تکرار صدباره صادقی با اون "مسکن دردمو خورده" و شعرای فلان فلانش...
*گاهی خیلی عقده ای میشم! مثلا: دلم میخاد برگردم دانشگاه برم جلو اون "استادنما" چندتا کشیده آبدار بزنم تو پوزه کثیفش. همون کسی که حرف از اتم میزد و قد الکترون شعور نداشت. همون کسی که به بعثی بودنش افتخار میکرد!
یعنی دو سال دیگه؟؟
قبل از،رسیدن زوال الهی ،زوال آلودگی اومده . از شعور و ذکاوت دولت و مسئولا که دیگه کسی توقعی نداره. کاش مردم خودشون یه کاری میکردن...
مهندس یاد این پست انداختی منو...از اون روز تا حالا میخاستم یه پست مکمل براش بنویسم یا مجالش نبوده یا تمرکزش...
با همه نا امیدیها ،خدا امثال شما رو برا امیدواری مردم فرستاده...
ماها آدمهای خوبی نیستیم مترسنج. همو دوست نداریم. ما ایرانی ها همو دوست نداریم. اقوام نسبت به هم حس نژاد پرستی دارن. حتی خانواده هر کاری میکنن چشم همو دربیارن. تفاوت های همو قبول نمیکنیم. حسودیم و ... ماها همو دوست نداریم. همو درک نمیکنیم. همش در حال رقابت و رو کم کردنیم... خیلی از ویژگی های دیگه که باعث میشه بجای اینکه یه ملت 85میلیونی کابینه و دولت رو کنترل کنن. یه کابینه چند نفری سرنوشت 85 میلیون رو تعیین کنن. همه ماها بی مسئولیتیم... نمیشه کاریش کرد!!!
به قول مامانم یه ایرانی خراب شد که ی تهرانی درست بشه. اصلا دوست ندارم این شهر هزار چهره روووو!!!
به این فکر میکنم خب تهران که همش فاضلابه. زلزله بیاد چی بلایی سر شهرمیاد.... :دی
عاالی گفتی مهندس...پخته و سنجیده..

باهات موافقم...اما فک میکنم ماها گناهی نداریم...اینجور بارمون اوردن...و راهکارشم سادس همون همدلی که گفتی...
اون جمله ای هم که اشاره کردی جان کلام بود:
بجای اینکه یه ملت 85میلیونی کابینه و دولت رو کنترل کنن. یه کابینه چند نفری سرنوشت 85 میلیون رو تعیین کنن. همه ماها بی مسئولیتیم.