اولی: پسر کفم برید! بذار برات تعریف کنم...
دومی: نمی خوای ما رو به خوننده های وبلاگ معرفی کنی؟!
اولی: تو همیشه از داغی بحث کم می کنی! چرا بحثو منحرف میکنی؟! چه فرقی میکنه من و تو اسممون چیه؟
دومی: هه هه هه...(مثل همیشه با لبخندی شیطنت آمیز!) خوب بگو.
اولی: من که ۲۴ساعت تو فضای وبم کم آوردم! ما که ادعامون از نردوون بالا میره، ما که خیر سرمون اینهمه دانشجو بودیم، ما که... یه عمری دنبال اونجور سایتا میگردیم و آخرش دست خالی برمیگردیم.حالا ببین این وروجکای نیم وجبی چه آدرسایی بلدن و کجاها میرن!
دومی: هه هه هه...(در حال مشاهده سایت مذکور... )
اولی: ما کجاییم اینا کجا! یادته زمون ما همه سرشون تو کتاب و درس و ... بود؟
دومی: خوب زمونه عوض شده... یه جورایی بد هم نیس! هر چی زودتر این قضیه براشون حل بشه بهتره..
اولی: موافق نیستم. هیچی زودش خوب نیس. میوه نارس اگه بد مزه هم نباشه دل درد میاره. سرمای زودرس، گرمای زودرس، بلوغ زودرس، مخصوصا بلوغ عقلی!
اگه زودتر از موعد به بلوغ عقلی برسی عذابی الیم در انتظارته.
میگن نسل ما وقتی بره تو اتاق بچهش و ببینه زل زده به صفحه دسکتاپ، میفهمه قضیه چیه و یدونه میزنه پس کلهی بچه.
اینا که الان اینطورین، بزرگ بشن تو چشای طرف نگا کنن سیر تا پیاز قضیه رو فهمیدن.
:))
خداعاقبت همه رو بخیرکنه
عذابی الیم ........
دقیقا...
نسل ماها یکمم دیر به بلوغ رسیدیم. خیلی پرت بودیم هااااااا.
ولی قشنگیش به همون پرت بودنه هست
خیلی هم پرت بودیم
فک کنم اون پرت بودنه بهتر باشه
قبول دارم