آقایان فیلمساز کاسبی به چه قیمت؟
به نظر من یکی از بزرگترین دشمنان یا خودی های جاهل که به صورت دانسته یا نادانسته به فضای یأس و ناامیدی کشور دامن می زنند دسته ای از سریال سازها وفیلم سازانی هستند که برای کاسبی و گذران زندگی با موضوعات نخ نماشده وکلیشه شده ای مثل بدبختی، گریه، زاری، زندان، تصادف، گروگان گیری، کتک کاری، به کما رفتن، تشیع جنازه،شکست عاطفی، خیانت، عشق های مثلثی و...دست به ساخت فیلم هایی بسیار ضعیف و ناامید کننده می زنند.
حساب کنید آن هم درست در زمانی که افراد خانواده در بهترین زمان دور هم جمع شدند و می خواهند خستگی روزانه را با دیدن فیلمهایی که رسانه ملی با دستپخت فیلم سازان مجهز به شلنگ آب برای آنها مهیا کرده، در کنند و انرژی کاری روز بعد خود را با اینهمه نکات مثبت مضاعف تر کنند، اینگونه فیلمها بجای تزریق امید برای کانون گرم خانوده ایرانی پخش می شود! . .
در واقع میشه گفت که در ایران تقریبا تمام فیلمسازان هیچ ایده خاصی برای نوآوری در فیلمهای خود ندارند!
معمولا کل داستانها از همان قسمت اول یا دوم قابل حدس هست.
مثلا جوانی در حال عبور از خیابان چشمش به دختری در آنطرف خیابانی می افته، بعد در حالی که نصف فیلم به اشعار عاشقانه ای که در نگاه های معنادار دختر وپسر فیلم خوانده میشه می گذره ، ناگهان ماشینی به پسر برخورد می کنه و پسر عاشق پیشه تا قسمت 90 سریال به کما میره، در این حین دختر خانم خودکشی می کنه، راننده به زندان میره، گودزیلا هم به تهران حمله می کنه، و... در پنج دقیقه پایانی قسمت آخر سریال که همان قسمت 90 ام هست و کلا فیلم می خواد تمام بشه یکدفعه پسره از کما بیرون میاد با دختره ازدواج می کنه و بچشون توی همون پنج دقیقه آخر بدنیا میاد و فیلم تموم میشه.
این ماحصل همون چیزی هست که بیننده ایرانی محکوم به دیدنش هست...
به فیلمساز می گویم چرا اینطوری فیلم می سازید، جواب می دهند مسئولین چنین خواسته اند، به مسئولین میگیم چرا، جواب میدن که آخه مردم ابنطوری می پسندن! . .
رسما فرهنگ مردم با سینماهای مبتذل و سریالهای شبانگهاهی عوض شده ارزشها دیگر مثل گذشته نیستند چون هنر مبتذل، گریبان آنها را گرفته است و اینها درست نمی شوند مگر با همان مهندسی معکوس...
پ ن : تا حالا سابقه نداشت عین حرفای کسی تو این وبلاگ نقل بشه
بعدا اضافه شد:
+مطلب از آقای فرهاد عظیما هست (farhad_azima_ir)
+ با اون قسمت آخرش واقعا مشکل دارم. اونجا که میگن مردم اینطور میپسندن!! این مردم رو از کجا گیر میارن که همچین جوابی ازشون میشنون؟ کلا نظر سنجیها و آمارها و مصاحبه ها با "مردم" یعنی کیا؟چجوری؟با چه روشی کسب میشه؟
سلام.
واسه من عکس واضح نیست برای همین متوجه نشدم نقل قول از کی هست...
فاجعه امیز هست سریال های اخیر...
دلدادگان :|
هیچی ندارم بگم راجع بهش... فوق العاده مسخره هست... دیدن این فیلم ها عین خوردن نوشابه که پوکی استخوان میاره, پوکی روح و روان و .... میاره!
سلام مهندس



تعبیر قشنگی بود. پوکی روان
آدرسو اضافه کردم
تلویزیون اصلا ارزش دیدن داره؟!
قدیما چیکار میکردن ؟
فقط تلوزیون نیس. بیصاحبی و بی مدیریتیه . هرچی فک میکنم تا الان به این نتیجه رسیدم که میدون رو نمیشه خالی رها کرد. چو بیشه تهی ماند از نره شیر /شغالان درآیند آنجا دلیر
اونا هستن که باید از مدیریت و پست و ... که با رانت و ... بهش رسیدن استعفا بدن
عین واقعیته.اوایل تابستون تصمیم گرفتیم با همسر جان یه کم فیلم خوب ببینیم و چون فیلمهای خارجی معمولا دارای صحنه های اونجوری هست گفتیم ایرانی ببینیم.آقا بعد سه چهارتا فیلم شوهرم گفت اگه ادامه بدیم من حتما خودکشی میکنم بس که افسرده شدم گفتم بزار تابستان داغ رو ببینیم خیلی ازش تعریف میکنن .چشمت روز بد نبینه بعد فیلم گفت ایندفعه اگه اصرار به دیدن فیلم ایرانی بکنی خودکشی رو بیخیال میشم،تو رو میکشم


خلاصه فیلم دیدن رو تعطیل کردیم و رفتیم دنبال تفریحات سالم دیگه
متاسفانه ادم حسابیای این مملکت یا قهر کردن و کنار رفتن یا کنار زده شدن. همه چیز شده جناح بازی و رانت
تفریحات سالم دیگه؟ به ما هم یاد بدین
وقتی می بینی شخصیت هایی با اسم مذهبی فقیر بدبخت و فراش و خادم و ... هستند، دلت می خواد اون شخصیت باشی یا یه شخصیت پولدار؟
آدم رو با این کاراشون غمگین می کنن!
داغ مارو تازه کردی...
همون جوابی که به بهزاد هم گفتم: به این نتیجه رسیدم که میدون رو نمیشه خالی رها کرد. چو بیشه تهی ماند از نره شیر /شغالان درآیند آنجا دلیر
اونا هستن که باید از مدیریت و پست و ... که با رانت و ... بهش رسیدن استعفا بدن
مثلا یکی از تفریحات جدیدمون اینه که یه تور مسافرتی پیدا کردیم که تورهای یک روزه یا نصف روزه میبره.مثلا تور کویر که تو بیابون های اطراف شهر خودمون پیدا میشه یا آبشار یا کوه.خلاصه راههای نزدیک.چون من بچه کوچیک دارم نمیتونم زیاد راه دور برم.از لحاظ هزینه هم خیلی عالی هست.
پیشنهاد خوبیه
سلام
واقعا تلویزیون حرفی برا گفتن نداره
سریال پدر که آخر مصیبت بود آدم رو یاد همه بدبختی هاش مینداخت
سلام مهندس

میدون خالی گذاشته بشه هر "نابلدی" میاد جولان میده. تحریم و قهر جواب نمیده، رسانه ها باید پر از افراد لایق و خالص بشه...
ما چرا باید افکار ازاردهنده یک نویسنده روانی رو نگاه کنیم!؟ گناه داریم خو
دقیقن همینطوره
فیلمهای طنزی هم ک میسازن به درد بخورنیس
کلی مزخرف وچرت وپرت میگن ک به زور ملت بخندونن...
به نظرم این فیلمها با زندگیهای اشرافی وقیافهای عملی بازبگران
جز این که یسری جوون ناامیدکنه یا سمت این عملهای زیبایی ببره
هیچی نداره....
متاسفانه باهات موافقم