+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک
+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک

عید مبعث در بیمارستان

++  پیرمرد مدام ناله میکرد. طاقتش تموم شده بود. میپرسید من چه دزدی و هیزی کردم که اینجور خار شدم...؟

اونا که زندگی سالمی داشتن این اوضاشونه، وای بحال ماها!


++ همیشه خون "معدود افرادی" رنگین تر از بقیه بوده و هست. یه زمانی بیمه تامین اجتماعی برا خودش ارزش محسوب میشد و "معدود افرادی" که داشتن خیالشون راحت بود...به مرور زمان این بیمه از ارزش افتاد و بیمه تکمیلی جاشو گرفت و "معدود افرادی" رو خوشحال میکرد... الان دیگه کسی برا اون بیمه تکمیلی هم تره خرد نمیکنه. موندم اون "معدود افراد" الان چیکار میکنن؟

نظرات 5 + ارسال نظر
بهزاد شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 12:28 ق.ظ

کی گفته اگه سالم زندگی کنی تضمینی هست برای آینده ای بدون رنج؟! و بالعکس

اون پیرمرد صبرش سر اومده بود اینجور میگف

Baran شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 06:24 ق.ظ http://haftaflakblue.blogsky.com/

جسارتا مبعث چه سالی؟یعنی همین مبعث اخیر؟دربیمارستان:(

تامین اجتماعی ؟یا تامین اشتباهی
هفته ی قبل ،خاله جان رفتن نسخه بگیرن،..که نسخه پیچ گفتن،برین صندوق،رفتن صندوق؛گفتن،چهارتومن بیمه تون حساب میکنه،یازده تومن شما لطف کنید.
نمی دونم،والا.ولی برای همه سلامتی وتندرستی وخوشی وخرمی؛آرزومندم.

همین امسال
تامین اشتباهی
اره دیگه حکایت اون جریان که اول قیمتو میبرن بالا بعد با منت جوری تخفیف میدن که در هر صورت برات گرون در میاد و فقط منتش سرت هس
خدا کسیو محتاج این جماعات نکنه

بهزاد دوشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 04:45 ب.ظ

I love you

oow! my god

engineer شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 04:57 ب.ظ

اون معدود افراد الان تو کانادا دارن به دیش من و شما میخندن

میتونه جواب خوبی باشه. قابل باوره و منطقی

مهدی جمعه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 11:57 ق.ظ http://bivatan.blogsky.com

خدا کار کسیو به تامین اجتماعی نندازه!!!
بلاخره سختی کشیدن، جزئی از زندگیه.... پیرمرد فقط اعصابشو خرد می کرده.

الهی امین
موافقم باهات

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد