+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک
+

+

داریم میرسیم، نزدیک شدیم، خیلی نزدیک

پلاکت

هر احتمالی هست...

حتا ممکنه سرطان خون داشته باشم.


پ ن:

*    ماییم که آنان را آفریده و پیوند مفاصل آنها را استوار کرده‏ ایم و چون بخواهیم [آنان را] به نظایرشان تبدیل مى‏کنیم   (سوره 76 آیه 28)

*   و البته شما را مى‏ آزماییم تا مجاهدان و شکیبایان شما را باز شناسانیم و گزارشهاى [مربوط به] شما را رسیدگى کنیم    (سوره 47 آیه 31)
*   چنین نیست که انسان مى ‏پندارد او ایمان نمى‏ آورد تا موقعى که جان به گلوگاهش رسد  (سوره 75 آیه 26)


نظرات 12 + ارسال نظر
نل یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 09:04 ب.ظ http://aghaznell.blogsky.com

واو....مترسنج عزیز.....

سلام دکتر! زیارتا قبول
این چیزا عادیه! عادی تر از دیدن زیباییهای زندگی...
عادی تر از قدر دانی از داشته ها..
اونچیزی که غیر عادیه رفتار عادی ماها در شرایط عادیه!(پیچیده شد!)

مدیرجوان دوشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 06:21 ب.ظ

ان شاءلله که به خیر میگذره و سالم و سلامت هستید

سلام مهندس.ممنون از دعای خیرتون
خدارو شکر .
خدارو شکر ، نه فقط بخاطر ختم بخیر شدن این ماجرا و یا داشتن دوستانی مثل شما، بلکه بابت اینکه با این مدل تلنگر ها خیلی درسها و پندها بهمون یاد میده. امید وارم شاگردای خوبی باشیم

بریدا سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 06:33 ب.ظ

نگید توروخدا

تا الان که ختم بخیر شده
وبتو چیکار کردی؟!

رگها سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 07:14 ب.ظ

چی شد :-؟

فعلا در خدمت شما هستیم دکتر..
رسیدن بخیر!زیارتا قبول! خوب موقعی فرار کردین رفتین زیارت!شما چه خبرا؟ هنوز هوای اونطرا آلودس؟

بریدا چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 01:29 ب.ظ

انشالله که چیز خاصی نیست :)

انشاله برا همه دوستان کمال صحت روحی و جسمی...
امتحانات چطور بود؟

بهزاد پنج‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 02:28 ق.ظ

ها!!!!!؟؟؟

سرطان خون!
یه اتفاق سادس! مث زمین خوردن! برق گرفتگی، چکش زدن رو انگشت، آنفولانزا و...

بریدا جمعه 22 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 12:12 ب.ظ

باورم نمیشه
امتحانا هم خوب بود اهمیتی نداره

نگرانی که عاقبت به خیری توش باشه بهتر از شادیهای کاذبه...
خوشحالم که از امتحانات راضی هستی...
چرا اهمیت نداره
راستی وبتو حذف کردی؟!

بهزاد جمعه 22 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 02:08 ب.ظ

ساده نیست .خوب شووو .پسر عمو منم داشت خوب شد بعد چندسال مبارزه

آره بهزاد. واقعا با همه درک و هم دردی که داریم، تا خودمون مستقیم باهاش روبرو نشیم عمقشو نمیفهمیم
خوبیش اینه که یاد میگیریم افکار و نگرانیهای بیهوده رو براحتی شیفت دیلیت کنیم...

مهسا.م جمعه 22 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 03:42 ب.ظ http://1modirjavan.blog.ir

سلام.
احوالتون چطور هست مترسنج؟

سلام مهندس
شکر خدا دعا گوی شما دوستان...

دوستانه جمعه 22 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 06:01 ب.ظ http://doostaneh7985.blogsky.com

وااای چرا من هر وقت میام وب شما شوکه میشم
یعنی چی ؟ حالتون خوبه ؟

شکر خدا. از دعای شمادوستان
کم پیدایین؟

رگها جمعه 22 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 09:44 ب.ظ

آقا یعنی چی خب؟ الان اون احتماله چیشد؟ هست، نیست :-؟
ممنون.دعاگو بودیم.
آلودگیش که دیگه طبیعیه!

پست بعدی توضیح دادم
کی گفته باید طبیعی باشه!؟
تا اونجا که یادم میاد از سال86 به اینطرف شدت پیدا کرد...

رگها چهارشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 04:32 ب.ظ

ما جزء اکوسیستم و محیط طبیعی زندگیمون پذیرفتیمش!

:)))
خیلی خنده دار بود:)) (ببخشید خنده از روی تمسخر نیس، جوابتون با نمک بود)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد